فیک کوک
فیک کوک
عشق خون آشامی
شب شد
راوی
میخواستن برن بخوابن وای ات خوابشنمیبرد
ات:کوک میشه یه چیزی بگم
کوک:آره بیبی
ات:میشه پیشت بخوابم میترسم
کوک:آره چرا که نه
ات:اخجون مرسی
کوک ات رو بوسید و رفتنخوابیدن
نصف شب ات بیدار شد و جیغ کشید کوک بلافاصله از خواب پرید
کوک:ات چیه چی شده
ات:اون جمجمه چیه اونجا(ترس)
کوک:آها اون هیچی دکوری هس
ات:ولی من میترسم
کوک:باشه بزا الان برش میدارم
خوابیدن صبح شد
عشق خون آشامی
شب شد
راوی
میخواستن برن بخوابن وای ات خوابشنمیبرد
ات:کوک میشه یه چیزی بگم
کوک:آره بیبی
ات:میشه پیشت بخوابم میترسم
کوک:آره چرا که نه
ات:اخجون مرسی
کوک ات رو بوسید و رفتنخوابیدن
نصف شب ات بیدار شد و جیغ کشید کوک بلافاصله از خواب پرید
کوک:ات چیه چی شده
ات:اون جمجمه چیه اونجا(ترس)
کوک:آها اون هیچی دکوری هس
ات:ولی من میترسم
کوک:باشه بزا الان برش میدارم
خوابیدن صبح شد
۲.۸k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.