رابطه اجباری (پارت ۸)
دلشو ماساژ دادم
چند دقیقه بعد دیدم دیگه ورور (منظورش اینکه ناله) نمیکنه پاشدم دیدم خوابه
بیدارش کردم
کوک: هی هرزه گرسنهمه برو غذا درست کن برام بیار
ویو ا/ت
دلم درد میکرد ارباب اومد و ماساژش داد نمیدونم کی ولی خوبم برد یهو از خواب پریدم چون یکی داشت
تکونم میداد
ا/ت: بله ارباب؟ متوجه نشدم
کوک: گفتم برو واسم غذا بیار بخورما/ت: ولی من نا ندارم حرف بزنم چه برسه که راه برم و غذا درست کنم
کوک: برام مهم نیست ولی میتونی بازم تنبیه شی
نمیاستم باز ارباب تنبیهم کنه بخاطر همین داشتم یمرفتم پایینکه گوشیه
ارباب زنگ خورد و به من اشاره کرد که واستا
ویو کوک
گوشیم زنگ خورد ورداشتم
تهیونگ: سلام کوک
کوک: سلام چیزی شده زنگ زدی (پوز خند)
تهیونگ: چیزه منو جیمین با هم رفنته بودیم بار الان برگشتیم
و دلمون نمیخواد برگردیم خونه میشه بیام خونه تو
کوک: اره یه ساعت دیگه بیاین
تهیونگ: باش
کوک: ا/ت
ا/ت: بله ارباب
کوک: برو برای پنج نفر غذا و تنقلات حاضر کن هرچی هم لازم داشتی بگو
خدمت کار ها بیارن واست
ا/ت: چشم
(پرش زمانی نیم ساعت مونده تا تهیونگ و جیمین بیان)
کوک: ا/ت
ا/ت: بله؟
کوک بیا این لباسو بپوش (عکسشو میزارم)
ا/ت: چشم
کوک: جلو مهمونا بهم بگو اوپا و رسمی حرف نزن اگرم بوسیدمت تو هم همکاری کن
ا/ت چشم
چند دقیقه بعد دیدم دیگه ورور (منظورش اینکه ناله) نمیکنه پاشدم دیدم خوابه
بیدارش کردم
کوک: هی هرزه گرسنهمه برو غذا درست کن برام بیار
ویو ا/ت
دلم درد میکرد ارباب اومد و ماساژش داد نمیدونم کی ولی خوبم برد یهو از خواب پریدم چون یکی داشت
تکونم میداد
ا/ت: بله ارباب؟ متوجه نشدم
کوک: گفتم برو واسم غذا بیار بخورما/ت: ولی من نا ندارم حرف بزنم چه برسه که راه برم و غذا درست کنم
کوک: برام مهم نیست ولی میتونی بازم تنبیه شی
نمیاستم باز ارباب تنبیهم کنه بخاطر همین داشتم یمرفتم پایینکه گوشیه
ارباب زنگ خورد و به من اشاره کرد که واستا
ویو کوک
گوشیم زنگ خورد ورداشتم
تهیونگ: سلام کوک
کوک: سلام چیزی شده زنگ زدی (پوز خند)
تهیونگ: چیزه منو جیمین با هم رفنته بودیم بار الان برگشتیم
و دلمون نمیخواد برگردیم خونه میشه بیام خونه تو
کوک: اره یه ساعت دیگه بیاین
تهیونگ: باش
کوک: ا/ت
ا/ت: بله ارباب
کوک: برو برای پنج نفر غذا و تنقلات حاضر کن هرچی هم لازم داشتی بگو
خدمت کار ها بیارن واست
ا/ت: چشم
(پرش زمانی نیم ساعت مونده تا تهیونگ و جیمین بیان)
کوک: ا/ت
ا/ت: بله؟
کوک بیا این لباسو بپوش (عکسشو میزارم)
ا/ت: چشم
کوک: جلو مهمونا بهم بگو اوپا و رسمی حرف نزن اگرم بوسیدمت تو هم همکاری کن
ا/ت چشم
۳۶.۳k
۰۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.