💠 فرقی نیست بین اولیای الهی با معبود جز.....
💠 فرقی نیست بین اولیای الهی با معبود جز.....
🔹 دعای هر روز #ماه_رجب که محمد بن عثمان بن سعید آخرین نایب خاص از نُوّاب اربعه حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از ناحیه مقدسه آن حضرت نقل کرده، با مضامین بلند خود به تبیین برخی از مقامهای معنوی ائمه اطهار(علیهمالسلام) پرداخته است که به نکاتی در یکی از برجستهترین قسمتهای آن، یعنی جمله «...فجعلتهم معادن لکلماتک و أرکاناً لتوحیدک و آیاتک و مقاماتک الّتی لا تعطیل لها فی کل مکان؛ یعرفک بها من عرفک. لا فرق بینک و بینها إلاّأنّهم عبادک و خلقک. فتقها و رتقها بیدک. بدؤها منک و عودها إلیک... »[مفاتیح الجنان] پس آنان را قرار دادی معادن کلماتت و پایه های توحیدت و آیات و مقاماتی که تعطیلی برای آنها در جایی نیست هر که تو را بشناسد بوسیله آنها شناخته بین تو و آنها فرقی نیست جز اینکه اینان بندگان و آفریده تواند که باز و بسته شدن کارشان بدست توست آغازشان از تو و پایانشان به جانب توست... اشاره میکنیم
🔹 أ. مراد از توحید در این جمله، توحید افعالی خدا است، زیرا أولاًوحدت سیاق (معادن کلمات الهی بودن، ارکان توحید و آیات و مقامات او قرار گرفتن) تنها با توحید افعالی سازگار است. ثانیاً تعطیل تنها در باره افعال الهی توهّم میشود که آن نیز با گسترش فیض در علم و عین نفی شده است؛ اما تعطیل در ذات اقدس الهی و نیز در اوصاف ذاتی وی که عین ذات اوست، اصلاً توهّم نمیشود.
🔹 ب. استمرار خلافت انسانهای کامل (ائمه اطهار(علیهمالسلام)) و اینکه آنان مجرا و مجلای همیشگی فیض الهیاند، از لوازم اصلی تعطیل ناپذیری مقامات و تجلیات الهی است، چون فیض او تنها از راه وسایط به «قابل»ها میرسد، زیرا قابلْ توان دریافت فیض را بیواسطه ندارد، هرچند فاعل میتواند به هر موجودی فیض برساند.
🔹 ج. «یعرفک بها من عرفک» هر کس تو را شناخت، با آنها شناخته است، مرادف «بنا عبد الله و بنا عرف الله و بنا وحّد الله تبارک و تعالی... »است که اشاره به معنای اول ارکان توحید بودن آن ذوات مقدس دارد.
🔹 د. «لا فرق بینک و بینها إلاّ أنّهم»
درباره مقام ذات خدا نیست، زیرا ذات اقدس الهی منطقه ممنوعهای است که انبیای الهی نیز از ورود به آن و ادراکش عاجز و راجل ماندهاند، پس مربوط به مقام فعل اوست؛ یعنی هر کاری که از ذات اقدس الهی به صورت استقلالی برمیآید، از آنها به شکل تبعی برامیآید: «یاابن آدم! أنا أقول للشی ء کن فیکون، أطعنی فیما أمرتُک، أجعلک تقول للشی ء کن فیکون».(مستدرک الوسائل، ج11، ص258، ح12928)
🔹 ه. «إلاّأنهم عبادک و خلقک فتقها و رتقها بیدک بدؤها منک و عودها إلیک» به عدم استقلال آن ذوات مقدس اشاره دارد و اینکه تصرفات تکوینی و تشریعی آنها تنها ناشی از مقام خلافت الهی آنان است. تقدم عبودیت بر سایر اوصاف، مؤکِّد این معناست.
📚 { #ادب_فنای_مقربان جلد4، صفحه 310}
🔹 دعای هر روز #ماه_رجب که محمد بن عثمان بن سعید آخرین نایب خاص از نُوّاب اربعه حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از ناحیه مقدسه آن حضرت نقل کرده، با مضامین بلند خود به تبیین برخی از مقامهای معنوی ائمه اطهار(علیهمالسلام) پرداخته است که به نکاتی در یکی از برجستهترین قسمتهای آن، یعنی جمله «...فجعلتهم معادن لکلماتک و أرکاناً لتوحیدک و آیاتک و مقاماتک الّتی لا تعطیل لها فی کل مکان؛ یعرفک بها من عرفک. لا فرق بینک و بینها إلاّأنّهم عبادک و خلقک. فتقها و رتقها بیدک. بدؤها منک و عودها إلیک... »[مفاتیح الجنان] پس آنان را قرار دادی معادن کلماتت و پایه های توحیدت و آیات و مقاماتی که تعطیلی برای آنها در جایی نیست هر که تو را بشناسد بوسیله آنها شناخته بین تو و آنها فرقی نیست جز اینکه اینان بندگان و آفریده تواند که باز و بسته شدن کارشان بدست توست آغازشان از تو و پایانشان به جانب توست... اشاره میکنیم
🔹 أ. مراد از توحید در این جمله، توحید افعالی خدا است، زیرا أولاًوحدت سیاق (معادن کلمات الهی بودن، ارکان توحید و آیات و مقامات او قرار گرفتن) تنها با توحید افعالی سازگار است. ثانیاً تعطیل تنها در باره افعال الهی توهّم میشود که آن نیز با گسترش فیض در علم و عین نفی شده است؛ اما تعطیل در ذات اقدس الهی و نیز در اوصاف ذاتی وی که عین ذات اوست، اصلاً توهّم نمیشود.
🔹 ب. استمرار خلافت انسانهای کامل (ائمه اطهار(علیهمالسلام)) و اینکه آنان مجرا و مجلای همیشگی فیض الهیاند، از لوازم اصلی تعطیل ناپذیری مقامات و تجلیات الهی است، چون فیض او تنها از راه وسایط به «قابل»ها میرسد، زیرا قابلْ توان دریافت فیض را بیواسطه ندارد، هرچند فاعل میتواند به هر موجودی فیض برساند.
🔹 ج. «یعرفک بها من عرفک» هر کس تو را شناخت، با آنها شناخته است، مرادف «بنا عبد الله و بنا عرف الله و بنا وحّد الله تبارک و تعالی... »است که اشاره به معنای اول ارکان توحید بودن آن ذوات مقدس دارد.
🔹 د. «لا فرق بینک و بینها إلاّ أنّهم»
درباره مقام ذات خدا نیست، زیرا ذات اقدس الهی منطقه ممنوعهای است که انبیای الهی نیز از ورود به آن و ادراکش عاجز و راجل ماندهاند، پس مربوط به مقام فعل اوست؛ یعنی هر کاری که از ذات اقدس الهی به صورت استقلالی برمیآید، از آنها به شکل تبعی برامیآید: «یاابن آدم! أنا أقول للشی ء کن فیکون، أطعنی فیما أمرتُک، أجعلک تقول للشی ء کن فیکون».(مستدرک الوسائل، ج11، ص258، ح12928)
🔹 ه. «إلاّأنهم عبادک و خلقک فتقها و رتقها بیدک بدؤها منک و عودها إلیک» به عدم استقلال آن ذوات مقدس اشاره دارد و اینکه تصرفات تکوینی و تشریعی آنها تنها ناشی از مقام خلافت الهی آنان است. تقدم عبودیت بر سایر اوصاف، مؤکِّد این معناست.
📚 { #ادب_فنای_مقربان جلد4، صفحه 310}
۴۶۰
۰۵ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.