ɪ HᴀTᴇ BᴛS😒 ᑭᗩᖇT④

جیمین=آ نه اینجوری نگو مهربونه😁
ا/ت=نه خیلی بده
نامجون میاد
نامجون=ا/ت مگه تو درس و مشق نداری؟
ا/ت=نخیر!
نامجون=خب حالا برو سره شیمی
بلند میسی با عصبانیت میری تو اتاقت
جین=حق میدم ازت بدش بیاد
نامجون=چرا؟
کوک=بدبخت یدقه نشست حرف بزنه فرستادیش درس بخونه؟😐
نامجون=چیکارش کنم...به خاطره خودشه...
جیهوپ=برو از دلش دربیار
نامجون میاد تو اتاقت و در پشتش میبنده
نامجون=ببخشید
ا/ت=دارم میخونم دیگه!
نامجون=بحث اون نیست..بیا
بلند میشی و میری روبروش وایمیستی
نامجون بغلت میکنه
نامجون=مشکل اینجاس...که.....دوست دارم
شوکه شدی
نامجون=قلبم...برای تو میتپه
نامجون صورتت و میگیره و میبوستت
بیشتر میبوستت تا همراهیش کنی ولی ترسیدی
نامجون=نترس...نمیخوام تجاوز کنم
ترس تو کله بدنت بود طوری که دستات میلرزید
نامجون=ا/ت؟
ا/ت=و.ولم کن...
چشات پره اشک شد...
نامجون=چ.چرا گریه میکنی؟...من فقط دوستـ
ا/ت=نمیخوام!!!!
بعد یکی میزنی تو گوشه نامجون
نامجون ساکت بود
ا/ت=مرتیکه...
با عصبانیت میری از خونه بیرون و در و میبندی
جیهوپ=چیشد؟😐
نامجون=اعتراف کردم بوسیدمش خیلی شیک زد تو گوشم