مافیای جذاب من 💦🕳️
مافیای جذاب من 💦🕳️
ᵖᵃʳᵗ₅₅
دخترک ابنبات چوبی رو توی دهنش گذاشت و از سر عصبانیت ابنبات رو توی دهنش خرد کرد و چوبش رو فرو برد تو دست خائن جلو روش
+چطور همکارت با پولای من فرار کرده
}منو ببخشید رئیس.....من واقعا خبر ندارم...ولی..ولی..میدونم که اون هنوز تو سئوله
+بهت رحم میکنم ولی باید برام پیداش
}چشم...چشم.....تمام تلاشمو میکنم...ممنون
دخترک چشماشو چش خوند و نیش خندی زد واقعا زمان اونو عوض کرده بود یه سری توی گوشیش برد که بادیگارد همیشگیش که همه ی رمز و راز های دخترک رو میدونست براش تکستی فرستاده بود که خنده به لبش اومد
+پس امشب قراره بلاخره دستگیر بشه.....باید برم دیدنش
=من دیگه نمیتونم پیشت تحمل کنم
-فقط بخواطر مامان بابا
.......................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
ᵖᵃʳᵗ₅₅
دخترک ابنبات چوبی رو توی دهنش گذاشت و از سر عصبانیت ابنبات رو توی دهنش خرد کرد و چوبش رو فرو برد تو دست خائن جلو روش
+چطور همکارت با پولای من فرار کرده
}منو ببخشید رئیس.....من واقعا خبر ندارم...ولی..ولی..میدونم که اون هنوز تو سئوله
+بهت رحم میکنم ولی باید برام پیداش
}چشم...چشم.....تمام تلاشمو میکنم...ممنون
دخترک چشماشو چش خوند و نیش خندی زد واقعا زمان اونو عوض کرده بود یه سری توی گوشیش برد که بادیگارد همیشگیش که همه ی رمز و راز های دخترک رو میدونست براش تکستی فرستاده بود که خنده به لبش اومد
+پس امشب قراره بلاخره دستگیر بشه.....باید برم دیدنش
=من دیگه نمیتونم پیشت تحمل کنم
-فقط بخواطر مامان بابا
.......................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
۷.۱k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.