paert 25
paert 25
+دریا مامان؟؟ دریاا جواب بده
_مامان.... من اممم
+بگو ببینم
_مامان فقط..
+د بگو دیگه این وقت ظهر منو کشوندی اینجا من من نکن درست حرف بزن
_ اشکامو پاک کردم و گفتم همینجوری اوردم قصدی نداشتم خودمم نمیدونم چرا//:
+مرز داری دختر؟؟ درد سر دوسداشتی؟؟ ارهه؟
_مامان من چه میدونستم قراره این ببینه کار هرروز همس الان یکی منو گیر اوردن
+باشه حالا پاشو بریم به خانوم بگم توام برو تو کلاس کیفت و بردار بیا بریم
_باشه \(^_^)/
خدایا چقددد من بدبخت بی شانسم
هووف
+تق تق خانوم اجازه هست؟
_بفرمائین
+رفتم و کیفم و جمع کردم و اومدم بیرون حتی به نگاه های متعجب ترلان اهمیت ندادم همه به صورت قرمز و چشای اشکیم خیره شده بودن ولی مهم نبود فقط به ترلان گفتم که براش توضیح میدم
از کلاس زدم بیرون دیگه خانوم و ندیدم همراه مامانم مثل جوجه اردک پشت سرش راه افتادم همچون بچه ی تخس
نمیدونم مامانم چی به خانوم گفته بود
ولی من ترس و اضطراب وجودمو گرفته بود
+دریا مامان؟؟ دریاا جواب بده
_مامان.... من اممم
+بگو ببینم
_مامان فقط..
+د بگو دیگه این وقت ظهر منو کشوندی اینجا من من نکن درست حرف بزن
_ اشکامو پاک کردم و گفتم همینجوری اوردم قصدی نداشتم خودمم نمیدونم چرا//:
+مرز داری دختر؟؟ درد سر دوسداشتی؟؟ ارهه؟
_مامان من چه میدونستم قراره این ببینه کار هرروز همس الان یکی منو گیر اوردن
+باشه حالا پاشو بریم به خانوم بگم توام برو تو کلاس کیفت و بردار بیا بریم
_باشه \(^_^)/
خدایا چقددد من بدبخت بی شانسم
هووف
+تق تق خانوم اجازه هست؟
_بفرمائین
+رفتم و کیفم و جمع کردم و اومدم بیرون حتی به نگاه های متعجب ترلان اهمیت ندادم همه به صورت قرمز و چشای اشکیم خیره شده بودن ولی مهم نبود فقط به ترلان گفتم که براش توضیح میدم
از کلاس زدم بیرون دیگه خانوم و ندیدم همراه مامانم مثل جوجه اردک پشت سرش راه افتادم همچون بچه ی تخس
نمیدونم مامانم چی به خانوم گفته بود
ولی من ترس و اضطراب وجودمو گرفته بود
۲.۰k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.