VANILLA SCENT(p7)

همینجوری راه میرفتم و به جیهوپ و نارا زنگ میزدم تا جواب بدن
ولی خبری ازشون نبود
بی خیال شدم و پیام فرستادم که دارم میرم خونه
به خونه رسیدم
در و باز کردم و رفتم تو
یون سوک و مامان نشسته بودن روی مبل
از دیدن یون خوشحال شدم و ذوق زده جیغ زدم

ا.ت: یونننن سوکککک

بلند شد و اومد طرفم که پریدم بغلش
ا.ت: هی نامردددد بهم میگفتی که میای

یون سوک: می خواستم سوپرایزت کنم کوچولو

(( خب خب میرسیم به یون سوک: دوست پسر ا.ت هست و از امگا های نوع اول هست سن: ۲۳ رایحه: نعنا))

مامان: خب بسه دیگه بیا بشین

همون موقع جیون اومد تو
جیون: مامان اومدمممم

چشمش به یون سوک افتاد
درسته جیون خودشو همیشه پیش یون لوس می‌کنه
نمیدونم به خاطر این کار و می‌کنه که دوسش داره یا به خاطر اینکه دوست پسر منه

جیون: سلام یون سوک

یون: سلام

یون سوک هیچ وقت
وقتی جیون عشوه میاد هیچ اهمیتی نمیده

شرط پارت بعدی:
۲۰لایک
۲۱کامنت💅