♪ کابوس عاشقانه ♪
از دید رزالین
داخل پارک نشسته بودم منتظر داداش کوچیکم جک بودم که بازیش تمام بشه یهو حس کردم یکی کنارم نشست نگاش کردم ی پسر خیلی جذابی بود با موهاش لخت بلند اوووف چ کراشی
(علامت یونگی _ )
_ دید زدنت تموم نشد؟
( علامت رزالین ! )
! ها؟ ... ااا ببخشید
_ من یونگیم تو ؟
! من رزالینم
_ تو کره ای نیستی درسته؟
!ارع من مادرم آمریکایی بود پدرم کره ای
_اها .... چند سالته؟
!۱۶ تو چی ؟
_ ۱۸ ...
!اها
( علامت برادر رزالین ٫٫ )
٫٫ اجییی بیا بریم خونه ( با لحن کیوت)
! عع بازیت تموم شد ؟
٫٫ ارعععع
_ به چ پسری اسمت چیه
٫٫ اسمم جکه .. تو کی هستی
_ من دوست خواهرتم .. مگه ن؟
! ارعع ... خ..و جک بیا بریم
_ راستی رزالین شمارت؟
!اا بدع بزنم
_ ممنون
! بای
٫٫ بای بای
از دید یونگی
دختر کیوتی بود و خیلی خوشگل باید باهاش قرار بزارم
چ خوب شمارش هم دارمم
از دید رزالین
عررر شمارم رو گرفت وایی خر ذوق شدمم( هرکی جاش بود خر ذوق میشد)
شب
رفتم بخابم دیدم یکی بم پیام دادع گفتم شما گفت یونگی
واییی بهم پیام داده ودف بهم گفت فردا بریم بیرون لب ساحل
منم قبول کردم قرار شد فردا ساعت ۵ بیاد دنبالم
وایییی حالا از خر ذوقی خابم نمیبرعع
از دید یونگی
ازش خواستم بریم لب ساحل
چ سریع قبول کرد جالبه
داخل پارک نشسته بودم منتظر داداش کوچیکم جک بودم که بازیش تمام بشه یهو حس کردم یکی کنارم نشست نگاش کردم ی پسر خیلی جذابی بود با موهاش لخت بلند اوووف چ کراشی
(علامت یونگی _ )
_ دید زدنت تموم نشد؟
( علامت رزالین ! )
! ها؟ ... ااا ببخشید
_ من یونگیم تو ؟
! من رزالینم
_ تو کره ای نیستی درسته؟
!ارع من مادرم آمریکایی بود پدرم کره ای
_اها .... چند سالته؟
!۱۶ تو چی ؟
_ ۱۸ ...
!اها
( علامت برادر رزالین ٫٫ )
٫٫ اجییی بیا بریم خونه ( با لحن کیوت)
! عع بازیت تموم شد ؟
٫٫ ارعععع
_ به چ پسری اسمت چیه
٫٫ اسمم جکه .. تو کی هستی
_ من دوست خواهرتم .. مگه ن؟
! ارعع ... خ..و جک بیا بریم
_ راستی رزالین شمارت؟
!اا بدع بزنم
_ ممنون
! بای
٫٫ بای بای
از دید یونگی
دختر کیوتی بود و خیلی خوشگل باید باهاش قرار بزارم
چ خوب شمارش هم دارمم
از دید رزالین
عررر شمارم رو گرفت وایی خر ذوق شدمم( هرکی جاش بود خر ذوق میشد)
شب
رفتم بخابم دیدم یکی بم پیام دادع گفتم شما گفت یونگی
واییی بهم پیام داده ودف بهم گفت فردا بریم بیرون لب ساحل
منم قبول کردم قرار شد فردا ساعت ۵ بیاد دنبالم
وایییی حالا از خر ذوقی خابم نمیبرعع
از دید یونگی
ازش خواستم بریم لب ساحل
چ سریع قبول کرد جالبه
۵.۴k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.