چندپارتی
چندپارتی
وقتی دخترش خودکشی کرد اما هنوز.....
پارت۱۰
(هنوز فلش بکه بچه ها)
لونا ویو:
بعد از تست از کمپانی اومدیم بیرون رفتیم یکم چرخیدم خرید کردیم
غذا خوردیم شب بود که برگشتیم خونه شام دوکبوکی درست کردم
شب یکم فیلم دیدیم و رفتیم خوابیدیم
فلش بک به صبح:
از تخت بلند شدم و کارامو کردم دیدم فیلیکس هم بیدار شده بود
لونا:صبح بخیر
فیلیکس:صبح بخیر
فیلیکس رفت کاراشو کنه منم رفتم صبحونه درست کردم و سفره رو چیدم
داشتیم صبحونه میخوردیم که گوشیم زنگ خورد از طرف کمپانی بود میترسیدم جواب بدم ولی جواب دادم
کمپانی:سلام شما پارک لونا هستید؟
لونا:سلام بله خودم هستم.
کمپانی:امروز برای جواب تست ادیشن بیاید کمپانی
لونا:چشم حتما
به فیلیکس گفتم قضیه چیه اونم گفت باشه
صبحونه رو خوردیم سفره رو جمع کردم
فیلیکس رفت حموم و اومد حاضر شد منم بعدش رفتم حاضر شدمو یکم ارایش کردم.
با فیلیکس رفتیم سمت کمپانی
اومدن همراهیمون کردن و بردنمون یه اتاق بزرگ
پی دی نیم:بفرمایید داخل
رفتیم داخل و نشستیم رو صندلی
پی دی نیم:خب...شما برای تست ادیشن قبول شدید فردا ساعت ۵ بیاید کمپانی تا با فضا آشنا شید و وسایل مورد نیازتون رو با خودتون بیارید.
لونا:خیلی ممنون
《یعنی وقتی که گفت قبول شدم داشتم از خوشحالی میمیردم 》
با فیلیکس از کمپانی اومدین بیرون
امرزو خواستیم بخاطر اینکه قبول شدم کلی خوش بگذرونیم
رفتیم کافه
گارسون:چی میل دارید؟
لونا:من یه کیک شکلاتی و بابلتی میخوام
فیلکس:منم یه چیزکیک و قهوه میخوام
گارسون:چند دیقه دیگه آماده میشه
سفارشا رو خوردیم و رفتین بیرون بگردیم شبم رفتیم رستوران دوکبوکی خوردیم و بیرون گشتیم
شبم رفتم خونه وسایلمو جمع کردم که فردا میخوام برم کمپانی آماده باشم
ساعت ۲بود که کارم تموم شد و رفتم خوابیدم
اگه بد شد ببخشید🙂
وقتی دخترش خودکشی کرد اما هنوز.....
پارت۱۰
(هنوز فلش بکه بچه ها)
لونا ویو:
بعد از تست از کمپانی اومدیم بیرون رفتیم یکم چرخیدم خرید کردیم
غذا خوردیم شب بود که برگشتیم خونه شام دوکبوکی درست کردم
شب یکم فیلم دیدیم و رفتیم خوابیدیم
فلش بک به صبح:
از تخت بلند شدم و کارامو کردم دیدم فیلیکس هم بیدار شده بود
لونا:صبح بخیر
فیلیکس:صبح بخیر
فیلیکس رفت کاراشو کنه منم رفتم صبحونه درست کردم و سفره رو چیدم
داشتیم صبحونه میخوردیم که گوشیم زنگ خورد از طرف کمپانی بود میترسیدم جواب بدم ولی جواب دادم
کمپانی:سلام شما پارک لونا هستید؟
لونا:سلام بله خودم هستم.
کمپانی:امروز برای جواب تست ادیشن بیاید کمپانی
لونا:چشم حتما
به فیلیکس گفتم قضیه چیه اونم گفت باشه
صبحونه رو خوردیم سفره رو جمع کردم
فیلیکس رفت حموم و اومد حاضر شد منم بعدش رفتم حاضر شدمو یکم ارایش کردم.
با فیلیکس رفتیم سمت کمپانی
اومدن همراهیمون کردن و بردنمون یه اتاق بزرگ
پی دی نیم:بفرمایید داخل
رفتیم داخل و نشستیم رو صندلی
پی دی نیم:خب...شما برای تست ادیشن قبول شدید فردا ساعت ۵ بیاید کمپانی تا با فضا آشنا شید و وسایل مورد نیازتون رو با خودتون بیارید.
لونا:خیلی ممنون
《یعنی وقتی که گفت قبول شدم داشتم از خوشحالی میمیردم 》
با فیلیکس از کمپانی اومدین بیرون
امرزو خواستیم بخاطر اینکه قبول شدم کلی خوش بگذرونیم
رفتیم کافه
گارسون:چی میل دارید؟
لونا:من یه کیک شکلاتی و بابلتی میخوام
فیلکس:منم یه چیزکیک و قهوه میخوام
گارسون:چند دیقه دیگه آماده میشه
سفارشا رو خوردیم و رفتین بیرون بگردیم شبم رفتیم رستوران دوکبوکی خوردیم و بیرون گشتیم
شبم رفتم خونه وسایلمو جمع کردم که فردا میخوام برم کمپانی آماده باشم
ساعت ۲بود که کارم تموم شد و رفتم خوابیدم
اگه بد شد ببخشید🙂
۸.۸k
۰۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.