پارت چهارمم🌝
لباسام رو پوشیدم
اوه کلا یادم رفته بود جیمین
بهش خبر ندادم میرم شمارشم نگرفتم که بهش پیام بدم
کاغذی برداشتمش نوشتم که من دارم میرم بیرون
رفتم بیرون آروم رفتم
خیلی میترسیدم ولی داخل خونه موندن بیشتر منو میترسوند که یه وقت جن نیاد بیرون
به جایی که گفته بود رفتم یه جای خراب و مخروب بود
اینجا دیگه کجاست!!!!
رفتم تو خیلی ترسناک بود
شبیه خونه های جن زده بود
به اطرافم نگاه کردم این دیگه داشت خیلی ترسناک میشد
اون دیگه چیه!!
رد خونه!!!!
من....م...من کجام!!!
پامو تند کردم که فرار کنم از پشت گرفتنم
ا.ت: ولمممممم کن ع.و.ض.ی
ولمممممم کن میگم
آوردم به یه اتاق چند تا پسر و چند تا دختر جمع شده بودن
منو انداختن وسط
به اطرافم نگاه کردم یکی هم پیشم بود که گریه میکرد
اون که ناهیون ب...بود
ا.ت: ناهیون!؟؟؟
ناهیون: ببخشید ا.ت مجبور.... بودم
یعنی چی که مجبور بوده
یه دختر که انگار رئیسشون بود
+: هه زود به آدما اعتماد میکنی
ناهیون: حالا منو ول میکنید میشه برم من هیققق اینو آوردم براتون
ا.ت: چیو آوردی چرا من؟!!!!
+: دوستت تو رو کشوند اینجا خودت چی فکر میکنی ! با پارک چه رابطه ای داری؟
ا.ت: آقای پارک من فقط یه مدت پیشش میمونم اگه عاشق و معشوقشی بفهم که من هیچ رابطه ای باهاش ندارمممم ( داد و گریه)
+: هه عاشق و معشوق!!!! من باهاش مشکل دارم تو میگی عاشقق
.............
#فیک
اوه کلا یادم رفته بود جیمین
بهش خبر ندادم میرم شمارشم نگرفتم که بهش پیام بدم
کاغذی برداشتمش نوشتم که من دارم میرم بیرون
رفتم بیرون آروم رفتم
خیلی میترسیدم ولی داخل خونه موندن بیشتر منو میترسوند که یه وقت جن نیاد بیرون
به جایی که گفته بود رفتم یه جای خراب و مخروب بود
اینجا دیگه کجاست!!!!
رفتم تو خیلی ترسناک بود
شبیه خونه های جن زده بود
به اطرافم نگاه کردم این دیگه داشت خیلی ترسناک میشد
اون دیگه چیه!!
رد خونه!!!!
من....م...من کجام!!!
پامو تند کردم که فرار کنم از پشت گرفتنم
ا.ت: ولمممممم کن ع.و.ض.ی
ولمممممم کن میگم
آوردم به یه اتاق چند تا پسر و چند تا دختر جمع شده بودن
منو انداختن وسط
به اطرافم نگاه کردم یکی هم پیشم بود که گریه میکرد
اون که ناهیون ب...بود
ا.ت: ناهیون!؟؟؟
ناهیون: ببخشید ا.ت مجبور.... بودم
یعنی چی که مجبور بوده
یه دختر که انگار رئیسشون بود
+: هه زود به آدما اعتماد میکنی
ناهیون: حالا منو ول میکنید میشه برم من هیققق اینو آوردم براتون
ا.ت: چیو آوردی چرا من؟!!!!
+: دوستت تو رو کشوند اینجا خودت چی فکر میکنی ! با پارک چه رابطه ای داری؟
ا.ت: آقای پارک من فقط یه مدت پیشش میمونم اگه عاشق و معشوقشی بفهم که من هیچ رابطه ای باهاش ندارمممم ( داد و گریه)
+: هه عاشق و معشوق!!!! من باهاش مشکل دارم تو میگی عاشقق
.............
#فیک
۶.۸k
۱۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.