تک پارتی از ساسوری
انیمه ناروتو رو تا نصفه دیدم کامل ندیدم خیلی اونقدرا هم از ساسوری نمیدونم ولی مینویسم درخواستی بوده
ساسوری§ ات∆
راوی : دخترک با تمام توانش در حال دویدن بود دوست پسر عزیزش جلو چشماش تیکه تیکه کرده بود و حالا میخواست که دخترک بدزده
§:ات خواهش میکنم خستمه وایسا دیگه
∆:در حال دویدن رفتن داخل یه کوچه
∆:نه لعنتی لطفاً باید قایم بشم
§:وایی ات اگه با پای خودت میای بیرون قول نمیدم زنده بمونی
∆ : قایم شدن پشت سطل اشغالی
§:پیدات کردم
∆: نه نه لطفاً ساسوری لطفاً ( جیغ)
§: ده بار بهت گفتم ازش جدا شو تقصیر خودته (پوزخند )
∆:(گریه)
§: حالا هم برمیگردیم سر خونه زندگیمون
∆:ساسوری من ترو نمیخام چرا نمیفهمی
§: تو هیچوقت درکم نمیکنی ات نمی تونم ولت کنم عاشقتم (تیکه آخر با داد)
∆: بزار برم اگه دوسم داری بزار برم
§: من نمیتونم حالا هم که نمیای پس مجبورم این کارو کنم (دستمال که روش مواد بیهوشی ریخته بود گذاشت رو دهن ات)
ات افتاد رو دسته ساسوری و ساسوری اونو بلند کرد و بردش توی خونش و توی زیرزمین حبسش کرد
§: شاید یروزی توهم منو دوست داشته باشی
پایان
ساسوری§ ات∆
راوی : دخترک با تمام توانش در حال دویدن بود دوست پسر عزیزش جلو چشماش تیکه تیکه کرده بود و حالا میخواست که دخترک بدزده
§:ات خواهش میکنم خستمه وایسا دیگه
∆:در حال دویدن رفتن داخل یه کوچه
∆:نه لعنتی لطفاً باید قایم بشم
§:وایی ات اگه با پای خودت میای بیرون قول نمیدم زنده بمونی
∆ : قایم شدن پشت سطل اشغالی
§:پیدات کردم
∆: نه نه لطفاً ساسوری لطفاً ( جیغ)
§: ده بار بهت گفتم ازش جدا شو تقصیر خودته (پوزخند )
∆:(گریه)
§: حالا هم برمیگردیم سر خونه زندگیمون
∆:ساسوری من ترو نمیخام چرا نمیفهمی
§: تو هیچوقت درکم نمیکنی ات نمی تونم ولت کنم عاشقتم (تیکه آخر با داد)
∆: بزار برم اگه دوسم داری بزار برم
§: من نمیتونم حالا هم که نمیای پس مجبورم این کارو کنم (دستمال که روش مواد بیهوشی ریخته بود گذاشت رو دهن ات)
ات افتاد رو دسته ساسوری و ساسوری اونو بلند کرد و بردش توی خونش و توی زیرزمین حبسش کرد
§: شاید یروزی توهم منو دوست داشته باشی
پایان
۱۸۰
۱۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.