هفت فرشته پارت ۸
+👈تو
⚠️بقیه اعضا با اسم نوشته میشوند⚠️
برگشتی دیدی یه پسر زیبا با موهای قرمز جلوت وایستاده میخواستی حرفی بزنی که گفت:
جیهوپ: سلام من جیهوپم شنیدم عروس جدید آوردن گفتم بیام یه سلامی بدم
+: اوه ممنون که حالم رو میپرسی
جیهوپ: چیزی شده حلت بده؟
+: چی؟ نه من حالم خوبه فقط من تو اینجا افسردگی گرفتم اینجا خیلی تاریک و ترسناک
جیهوپ: خوب من یه جای عالی رو میشناسم بیا بریم اونجا اما قبلش چشم هات رو ببند تا سوپرایز بشی
+: باشه
با هم به سمت شیروونی رفتین
جیهوپ: حالا چشم هات رو باز کن
وقتی چشم هات رو باز کردی صحنه قشنگی رو دیدی اونجا پر از گل بود از همه نوع گل تو اونجا پیدا می شد
جیهوپ: قشنگه
+: آره خیلی قشنگه
جیهوپ: راستی یه چیزی
+: چی؟
جیهوپ: میشه منم یکم خون بخورم چون آخرین روزی که خون خوردمو یادم نیست
+: اگه بگم نه نمیخوری
دندون های نیشش مثل یه عقاب زد بیرون و با چهره ای ترسناک گفت:
جیهوپ: نه
به سمتت اومد و تو رو پرت کرد لای گل ها و روت خیمه زد و گفت:
جیهوپ: فکر کنم تا حالا باید فهمیدی باشی هر چقدر بیشتر تکون بخوری بیشتر درد داره پس کاری نکن تا کارم تموم بشه
از ترس حتی یه تکونم نخوردی جیهوپ همین طور خون میخورد که آروم دستش رو به سمت سینه هات برد و آروم ماساژش داد و گفت:
جیهوپ: سینه های نرمی داری
گونه هات سرخ شده بودن که یه دفعه جیهوپ بوسه ای روی گونت گذاشت و گفت:
جیهوپ: نگران نباش چند وقت دیگه از خجالت در میای اما الان من از خجالتی ها خوشم نمیاد پس خودت رو برام ناز کن
+: چی؟ من؟ چه جوری؟
جیهوپ: مثلا عشوه بیا یا تو چشم هام زول بزن
میدونستی که نمیتونی عشوه بیای اما میتونستی به چشم هاش نگاه کنی آروم سرت رو بالا بردی و به چشم هاش نگاهی کردی چشم هاش خیلی زیبا و براق بود میتونستی چهره خودت رو توش ببینی
جیهوپ: تو با طرز نگاه کردنت من رو دیوونه میکنی
سریع لبهاش رو بهت چسبوند و محکم گاز میگرفت
از روت بلند شد و گفت:
جیهوپ: من تا حالا دخترای زیادی رو بوسیدم اما وقتی تو رو بوسیدم احساس
+: احساس چی؟
جیهوپ: هیچی ولش کن
جیهوپ: راستی میدونستی من میتونم پرواز کنم
+: راست میگی
جیهوپ: آره
+: پس پرواز کن ببینم
جیهوپ به سمت لبه شیروانی رفت و گفت:
جیهوپ: دروغ گفتم بلد نیستم پرواز کنم
بعد خودش رو به سمت پایین پرتاب کرد با سرعت به طرف لبه شیروانی رفتی تا ببینی جیهوپ حالش خوبه یا نه اما دیدی اون افتاده روی زمین و غرق در خونه
ای وای دیدین چی شد جیهوپ خودش رو پرت کرد پایین اما به نظرتون حالش خوبه یا نه؟🥺
نظرات یادتون نره واقعا من رو خوشحال میکنین اگه لایک ها ۴۰ تا باشه😍💖💋
☠︎︎𝔻𝕆ℝℕ𝔸_𝔸ℝ𝕄𝕐☠︎︎
⚠️بقیه اعضا با اسم نوشته میشوند⚠️
برگشتی دیدی یه پسر زیبا با موهای قرمز جلوت وایستاده میخواستی حرفی بزنی که گفت:
جیهوپ: سلام من جیهوپم شنیدم عروس جدید آوردن گفتم بیام یه سلامی بدم
+: اوه ممنون که حالم رو میپرسی
جیهوپ: چیزی شده حلت بده؟
+: چی؟ نه من حالم خوبه فقط من تو اینجا افسردگی گرفتم اینجا خیلی تاریک و ترسناک
جیهوپ: خوب من یه جای عالی رو میشناسم بیا بریم اونجا اما قبلش چشم هات رو ببند تا سوپرایز بشی
+: باشه
با هم به سمت شیروونی رفتین
جیهوپ: حالا چشم هات رو باز کن
وقتی چشم هات رو باز کردی صحنه قشنگی رو دیدی اونجا پر از گل بود از همه نوع گل تو اونجا پیدا می شد
جیهوپ: قشنگه
+: آره خیلی قشنگه
جیهوپ: راستی یه چیزی
+: چی؟
جیهوپ: میشه منم یکم خون بخورم چون آخرین روزی که خون خوردمو یادم نیست
+: اگه بگم نه نمیخوری
دندون های نیشش مثل یه عقاب زد بیرون و با چهره ای ترسناک گفت:
جیهوپ: نه
به سمتت اومد و تو رو پرت کرد لای گل ها و روت خیمه زد و گفت:
جیهوپ: فکر کنم تا حالا باید فهمیدی باشی هر چقدر بیشتر تکون بخوری بیشتر درد داره پس کاری نکن تا کارم تموم بشه
از ترس حتی یه تکونم نخوردی جیهوپ همین طور خون میخورد که آروم دستش رو به سمت سینه هات برد و آروم ماساژش داد و گفت:
جیهوپ: سینه های نرمی داری
گونه هات سرخ شده بودن که یه دفعه جیهوپ بوسه ای روی گونت گذاشت و گفت:
جیهوپ: نگران نباش چند وقت دیگه از خجالت در میای اما الان من از خجالتی ها خوشم نمیاد پس خودت رو برام ناز کن
+: چی؟ من؟ چه جوری؟
جیهوپ: مثلا عشوه بیا یا تو چشم هام زول بزن
میدونستی که نمیتونی عشوه بیای اما میتونستی به چشم هاش نگاه کنی آروم سرت رو بالا بردی و به چشم هاش نگاهی کردی چشم هاش خیلی زیبا و براق بود میتونستی چهره خودت رو توش ببینی
جیهوپ: تو با طرز نگاه کردنت من رو دیوونه میکنی
سریع لبهاش رو بهت چسبوند و محکم گاز میگرفت
از روت بلند شد و گفت:
جیهوپ: من تا حالا دخترای زیادی رو بوسیدم اما وقتی تو رو بوسیدم احساس
+: احساس چی؟
جیهوپ: هیچی ولش کن
جیهوپ: راستی میدونستی من میتونم پرواز کنم
+: راست میگی
جیهوپ: آره
+: پس پرواز کن ببینم
جیهوپ به سمت لبه شیروانی رفت و گفت:
جیهوپ: دروغ گفتم بلد نیستم پرواز کنم
بعد خودش رو به سمت پایین پرتاب کرد با سرعت به طرف لبه شیروانی رفتی تا ببینی جیهوپ حالش خوبه یا نه اما دیدی اون افتاده روی زمین و غرق در خونه
ای وای دیدین چی شد جیهوپ خودش رو پرت کرد پایین اما به نظرتون حالش خوبه یا نه؟🥺
نظرات یادتون نره واقعا من رو خوشحال میکنین اگه لایک ها ۴۰ تا باشه😍💖💋
☠︎︎𝔻𝕆ℝℕ𝔸_𝔸ℝ𝕄𝕐☠︎︎
۳۵.۸k
۲۳ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.