۲۹
۲۹
کوک.اه میدونم این اصلا چیز خوبی نبود فراموش...*داشتم حرف میزدم که حرفم با فرود اومدن لباش روی لبام قطع شد*
لونا.*بعد چند ثانیه از هم جدا شدیم پرپاز کردن پروانه هارو توی قلبم حس میکردم کوک محکم بغلم کرد *
کوک. یعنی قبولم کردی
لونا.من خیلی وقته تو رو قبول کردم فقط هیچ کدوممون جرعت گفتنشو نداشتیم
کوک*محکم فشردمش* من هر وقت خسته میشدم یا تصمیم های مهم زندگیم و میخواستم بگیرم میومدم اینجا برام مثل ارامش مطلقه
لونا.امواج دریا....خیلی خاصن
کوک.میخوای برگردیم
لونا.نهه میخوام تا صبح همینجا باشم
کوک.باشه
فردا صبح
کوک.هردومون کنار ساحل خوابیدیم از خواب بیدار شدم و لونا رو گذاشتم توی ماشین و به سمت خوابگاه حرکت کردم
لونا.از خواب بیدار شدم توی ماشین بودم تکونی خوردم
کوک.بیدار شدی
لونا.(چشم هامو مالوندم)اوهوم
کوک.لونا بیا جلو
لونا.هوم
کوک.بیا جلوتر
لونا.*رفتم جلوتر که گونمو بوسید*
کوک.خیلی خوردنی شده بودی....گرسنت هست میخوای برات چیزی بگیرم
لونا.نه بریم با اعضا صبحونه بخوریم
کوک.اوکی
کوک.اه میدونم این اصلا چیز خوبی نبود فراموش...*داشتم حرف میزدم که حرفم با فرود اومدن لباش روی لبام قطع شد*
لونا.*بعد چند ثانیه از هم جدا شدیم پرپاز کردن پروانه هارو توی قلبم حس میکردم کوک محکم بغلم کرد *
کوک. یعنی قبولم کردی
لونا.من خیلی وقته تو رو قبول کردم فقط هیچ کدوممون جرعت گفتنشو نداشتیم
کوک*محکم فشردمش* من هر وقت خسته میشدم یا تصمیم های مهم زندگیم و میخواستم بگیرم میومدم اینجا برام مثل ارامش مطلقه
لونا.امواج دریا....خیلی خاصن
کوک.میخوای برگردیم
لونا.نهه میخوام تا صبح همینجا باشم
کوک.باشه
فردا صبح
کوک.هردومون کنار ساحل خوابیدیم از خواب بیدار شدم و لونا رو گذاشتم توی ماشین و به سمت خوابگاه حرکت کردم
لونا.از خواب بیدار شدم توی ماشین بودم تکونی خوردم
کوک.بیدار شدی
لونا.(چشم هامو مالوندم)اوهوم
کوک.لونا بیا جلو
لونا.هوم
کوک.بیا جلوتر
لونا.*رفتم جلوتر که گونمو بوسید*
کوک.خیلی خوردنی شده بودی....گرسنت هست میخوای برات چیزی بگیرم
لونا.نه بریم با اعضا صبحونه بخوریم
کوک.اوکی
۲.۲k
۱۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.