//// همسفر تنها نرو ////
همسفر، تنها نرو! بذار تا با هم بریم! سرنوشتمون یکی، هر دومون مسافریم
تازه از راه رسیدم، هنوزم خسته ی رام، همسفر، تنها نرو! بذار تا منهم بیام!
سخته، دل کندن از این، شهر و دلبستگیها، موندن از خونه جدا، با همه خستگیها
جون به لب هام رسیده، تا به کی در به دری؟
گرد غربت روی تنم، که بازم باید بری
بذار تا خستگی از، این تن خسته بره! سخته، دلبستگی از، شهر دلبسته بره
اگه بذاری بیام، من می شم سنگ صبور
گوش به قصه هات می دم، شهر غربت راه دور
همسفر، تنها نرو! بذار تا با هم بریم! سرنوشتمون یکی، هر دومون مسافریم
تازه از راه رسیدم، هنوزم خسته ی رام، همسفر، تنها نرو! بذار تا منهم بیام!
سخته، دل کندن از این، شهر و دلبستگیها، موندن از خونه جدا، با همه خستگیها
جون به لب هام رسیده، تا به کی در به دری؟
گرد غربت روی تنم، که بازم باید بری
بذار تا خستگی از، این تن خسته بره! سخته، دلبستگی از، شهر دلبسته بره
ستار
تازه از راه رسیدم، هنوزم خسته ی رام، همسفر، تنها نرو! بذار تا منهم بیام!
سخته، دل کندن از این، شهر و دلبستگیها، موندن از خونه جدا، با همه خستگیها
جون به لب هام رسیده، تا به کی در به دری؟
گرد غربت روی تنم، که بازم باید بری
بذار تا خستگی از، این تن خسته بره! سخته، دلبستگی از، شهر دلبسته بره
اگه بذاری بیام، من می شم سنگ صبور
گوش به قصه هات می دم، شهر غربت راه دور
همسفر، تنها نرو! بذار تا با هم بریم! سرنوشتمون یکی، هر دومون مسافریم
تازه از راه رسیدم، هنوزم خسته ی رام، همسفر، تنها نرو! بذار تا منهم بیام!
سخته، دل کندن از این، شهر و دلبستگیها، موندن از خونه جدا، با همه خستگیها
جون به لب هام رسیده، تا به کی در به دری؟
گرد غربت روی تنم، که بازم باید بری
بذار تا خستگی از، این تن خسته بره! سخته، دلبستگی از، شهر دلبسته بره
ستار
۵۵۳
۱۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.