عشق در مدرسه پارت 1
ویوی سو کیونگ:
اوفففففف امروز روز اول مدرسه هس حوصله ی رفتن ندارممممممممم.
ولی خب مجبورم دیگه پاشدم دست و صورتمو شستم کارای لازم رو انجام دادم لباس فرم پوشیدم مو هامو بستم بعد رفتم پایین صبحانه درس کردم خوردم مادرم و پدرم هر دو مرده بودن و خب کسی رو نداشتم پیاده رفتم تا مدرسه نفسم گرفت هوففففففففف
بلاخره رسیدم.
رفتم نشستم سر کلاس که یهو....
ببخشید کم بود شب پارت بعدیشو میزارم
اوفففففف امروز روز اول مدرسه هس حوصله ی رفتن ندارممممممممم.
ولی خب مجبورم دیگه پاشدم دست و صورتمو شستم کارای لازم رو انجام دادم لباس فرم پوشیدم مو هامو بستم بعد رفتم پایین صبحانه درس کردم خوردم مادرم و پدرم هر دو مرده بودن و خب کسی رو نداشتم پیاده رفتم تا مدرسه نفسم گرفت هوففففففففف
بلاخره رسیدم.
رفتم نشستم سر کلاس که یهو....
ببخشید کم بود شب پارت بعدیشو میزارم
۴.۰k
۲۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.