چشم های وحشی ات را دوست دارم
چشمهای وحشیات را دوست دارم
دریده که مرا مینگرے
دوست دارم همچون گرگی گرسنه
به تو حملهور شوم
لبهایت را بمکم
لباسهایت را بدرم
و آرام آرام
در حصار بازوانت جای بگیرم ؛
آرام آرام
شروع به پیش روی کنم
و با زبانم طعم جای جایت را بچشم ؛
دوست دارم رانهایت را
در من قفل کنی
و مرا با شراب چشمانت در آغوش کشی
انقدر مست شوم که در تو هضم گردم
و اندام برهنهمان
پیچ و تاب بخورد و در هم تنیده شویم ..!!
دریده که مرا مینگرے
دوست دارم همچون گرگی گرسنه
به تو حملهور شوم
لبهایت را بمکم
لباسهایت را بدرم
و آرام آرام
در حصار بازوانت جای بگیرم ؛
آرام آرام
شروع به پیش روی کنم
و با زبانم طعم جای جایت را بچشم ؛
دوست دارم رانهایت را
در من قفل کنی
و مرا با شراب چشمانت در آغوش کشی
انقدر مست شوم که در تو هضم گردم
و اندام برهنهمان
پیچ و تاب بخورد و در هم تنیده شویم ..!!
۵.۱k
۱۷ مهر ۱۴۰۳