بهترین برادر دنیا
پارت آخر
خونمون خیلی شلوغ شده بود
منو کوک یه گوشه ای ایستاده بودیم تا اینکه برادرم جین به سمت مون اومد گفت :کوک کی بهش اعتراف کردی
کوک :همون روزی که رفتی
جین :آها
هفته بعد روز عروسی
خیلی مراسم باشکوه گرفته بود به دستمو دور دست پدرم حلقه کردم و به سمت کوک حرکت کردیم بی صبرانه منتظر این روز بود به کوک رسیدیم پدرم دستمو گذاشتم توی دستش و به روبروش ایستادم حلقه هامونو به سمت مون آوردند کوک دستمو آورد بالا و حلقه رو دستم کرد منم حلقشو دستش کردم بعد توری که روی صورتم بود رو کنار زد و منو بوسید که یهو صدای جیغ و دستا به بالا رفت
اینم پایان زندگی منو برادرم
منو کوک هم به خوبی خوشی کنار هم زندگی کردیم
الان هم صاحب دوتا دختر خوشگل به نام جوکا و جینا هستیم
امیدوارم از این وانشا ت چند پارتی خوشتون اومده لطفاً نظرات تون و بگید و بهم بگید دوست دارید بازم ادامه بدم یا نه ممنون که تا الان همراهیم کردید
خونمون خیلی شلوغ شده بود
منو کوک یه گوشه ای ایستاده بودیم تا اینکه برادرم جین به سمت مون اومد گفت :کوک کی بهش اعتراف کردی
کوک :همون روزی که رفتی
جین :آها
هفته بعد روز عروسی
خیلی مراسم باشکوه گرفته بود به دستمو دور دست پدرم حلقه کردم و به سمت کوک حرکت کردیم بی صبرانه منتظر این روز بود به کوک رسیدیم پدرم دستمو گذاشتم توی دستش و به روبروش ایستادم حلقه هامونو به سمت مون آوردند کوک دستمو آورد بالا و حلقه رو دستم کرد منم حلقشو دستش کردم بعد توری که روی صورتم بود رو کنار زد و منو بوسید که یهو صدای جیغ و دستا به بالا رفت
اینم پایان زندگی منو برادرم
منو کوک هم به خوبی خوشی کنار هم زندگی کردیم
الان هم صاحب دوتا دختر خوشگل به نام جوکا و جینا هستیم
امیدوارم از این وانشا ت چند پارتی خوشتون اومده لطفاً نظرات تون و بگید و بهم بگید دوست دارید بازم ادامه بدم یا نه ممنون که تا الان همراهیم کردید
۱۲.۴k
۲۴ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.