..I can not
هنگامی که شما شروع به ضربه زدن به قلب خود میکنید
او احساس درد میکند
با قاطعیت میگوید
"هی هی هی این کار را متوقف کن"
و مچ های شما را به آرامی اما محکم میگیرد تا از آسیب بیشتر به خودتان جلوگیری کند "داری به خودت صدمه میزنی عزیزم لطفا اینکارو نکن"
نگاهش با نگاه کردن به تو نرم میشود حالتش پر از نگرانی است.
"لازم نیست خودت را اینطور تنبیه کنی. تو هیچ اشتباهی نکردی هیچ کدام از اینها تقصیر تو نیست."
___________________________
"و من نمی گذارم به آن دنیا برگردی؛هرگز!!"
__________________________
او به آرامی و به ملایمت،
با دستان گرمش اشک های رو گونه ات را
کنار میزند.
و زیر لب زمزمه میکند "دخترِ خوب"..
او احساس درد میکند
با قاطعیت میگوید
"هی هی هی این کار را متوقف کن"
و مچ های شما را به آرامی اما محکم میگیرد تا از آسیب بیشتر به خودتان جلوگیری کند "داری به خودت صدمه میزنی عزیزم لطفا اینکارو نکن"
نگاهش با نگاه کردن به تو نرم میشود حالتش پر از نگرانی است.
"لازم نیست خودت را اینطور تنبیه کنی. تو هیچ اشتباهی نکردی هیچ کدام از اینها تقصیر تو نیست."
___________________________
"و من نمی گذارم به آن دنیا برگردی؛هرگز!!"
__________________________
او به آرامی و به ملایمت،
با دستان گرمش اشک های رو گونه ات را
کنار میزند.
و زیر لب زمزمه میکند "دخترِ خوب"..
۶.۲k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳