عشق یهویی part 24
*ویو ا/ت*
گوشیم رو به یه هزاره زور از تهیونگ گرفتم برش داشته بود ونمی داد بهم
بعد بهم داد زنگ زدم به مامانم
تهیونگ:ا/ت چیشد خونه ان
ا/ت:اره بریم بالا اماده شیم
تهیونگ:بریم
ا/ت خواست بلند شه که یهو پاش رو گرفتم و براید استایل بغلش کردمش بالا به خاطر تانیا که خواب بود نق نق نکرد وگذاشت ببرمش بالا توی اتاق
گذاشتمش روی زمین درو باز کردم ورفتیم تو تانیا بیدارشد و ا/ت رفت بهش گفت که اگه بزاره امادش کنه براش بستی بخریم
بعد با ا/ت او مدیم اماده شدیم تانیا رو اماده کرد رفتیم پایین سوار ماشین.
*پایان*
گوشیم رو به یه هزاره زور از تهیونگ گرفتم برش داشته بود ونمی داد بهم
بعد بهم داد زنگ زدم به مامانم
تهیونگ:ا/ت چیشد خونه ان
ا/ت:اره بریم بالا اماده شیم
تهیونگ:بریم
ا/ت خواست بلند شه که یهو پاش رو گرفتم و براید استایل بغلش کردمش بالا به خاطر تانیا که خواب بود نق نق نکرد وگذاشت ببرمش بالا توی اتاق
گذاشتمش روی زمین درو باز کردم ورفتیم تو تانیا بیدارشد و ا/ت رفت بهش گفت که اگه بزاره امادش کنه براش بستی بخریم
بعد با ا/ت او مدیم اماده شدیم تانیا رو اماده کرد رفتیم پایین سوار ماشین.
*پایان*
۱۰.۷k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.