پارت ۱
پارت ۱
_صبح با بی حالی از خواب بلند شدم رفتم پایین و به پدر و مادرم صبح بخیر گفتم
(مادر ات:م ات پدر ات:ب ات
م ات: سلام صبحت بخیر عزیزم
ب ات:سلام دختره قشنگم صبحت بخیر
ویو ات
ساعت رو نگاه کردم دیدم ساعت ۷:۴۵ وای اول روزی قراره دیر برم مدرسه سریع رفت کارای مربوطه را انجام آمدم لباس فرم رو پوشیدم،اسلاید دوم
و یکم آرایش کردم و موهامو شونه کردم و رو شونه هام گذاشتم و دیدم ساعت ۷:۵۵ دقیقس و بعد بابام منو سریع رسوند مدرسه که ساعت ۸:۱دقیقه شده بود
-مرسی بابا
ب ات:خواهش میکنم بدو برو سر کلاس
_باشه خدافظ
ب ات:خدافظ
رفتم سر کلاس و معلم تازه آمده بود و منم دانش آموز جدید اونجا بودم استاد بهم گفت برو بیرون منم رفتم که اومد و گفت
)علامت معلم٪)
٪سلام دانش آموز جدیدی؟
- ام بله
٪چرا دیر کردی؟
-ببخشید خواب موندم
٪باشه این دفعه میبخشمت ولی باید قول بدی که اولین و آخرین بارت باشه
-چشم
٪هر وقت صدات کردم بیا تو و خودت را معرفی کن
_چشم
استاد وارد کلاس شد
تو کلاس
استاد اومد همه سر جاشون نشستن و سکوت کردن
٪بچه ها امروز یه دانش آموز جدید داریم جانگ سوزی یا همون ات
-وارد کلاس شدم و گفتم، سلام اسمه من جانگ ات از آشنایی باهاتون خوشبختم
ویو، تهیونگ
+یه دختره وارد کلاس شد و استاد با اون دختره رفتن بیرون پشت ر و همهی دخترای کلاس اودن پیش من
+هرزه ها(آروم)
که یهو استاد وارد کلاس شد و دخترا ازم دور شدن استاد گفت بچه ها امروز یه دانش آموز جدید داریم جانگ سوزی که یهو دختره آمد وارد کلاس شد خیلی جذاب و خوشگل بود
که گفت سلام اسمه من جانگ سوزی از آشنایی باهاتون خوشبختم
+که یهو به خودم اومدم فکر کنم عاشقش شدم و دیدم دنبال جا میگرده
ویو ات
داشتم دنبال جا میگشتم که استاد گفت
٪برو کنار تهیونگ بشین و چون دانش آموز جدید بودم بهم اشاره هم کرد کجا بشینم و منم رفتم نشستم و گفتم
-سلام ببخشید مزاحم شدم شرمنده
ویو تهیونگ
که استاد گفت کنار من بشینه و با خجالت نشست و گفت سلام ببخشید مزاحم شدم شرمنده
با خودم گفتم چقدر یه آدم میتونه آنقدر با ادب و خوشگل باشه و با لحن سرد گفتم
+نه اشکال نداره(سرد)
_ممنونم
که یهو زنگ تفریح خورد و باید میرفتیم سالن غذا خوری که دیدم سوزی یه جا تنها نشسته و داره غذا میخوره داشتم میرفتم پیشش که یهو دیدم چند دختر هرزه رفتن جلوش
علامت دخترای هرزه=&
&هو جانگ سوزی اونم گفت
_بله
&بهتره از تهیونگ فاصله بگیری اون مال منه دختره ی هرزه و.........
ادامه در پارت بعدی
ببخشید کم بود
_صبح با بی حالی از خواب بلند شدم رفتم پایین و به پدر و مادرم صبح بخیر گفتم
(مادر ات:م ات پدر ات:ب ات
م ات: سلام صبحت بخیر عزیزم
ب ات:سلام دختره قشنگم صبحت بخیر
ویو ات
ساعت رو نگاه کردم دیدم ساعت ۷:۴۵ وای اول روزی قراره دیر برم مدرسه سریع رفت کارای مربوطه را انجام آمدم لباس فرم رو پوشیدم،اسلاید دوم
و یکم آرایش کردم و موهامو شونه کردم و رو شونه هام گذاشتم و دیدم ساعت ۷:۵۵ دقیقس و بعد بابام منو سریع رسوند مدرسه که ساعت ۸:۱دقیقه شده بود
-مرسی بابا
ب ات:خواهش میکنم بدو برو سر کلاس
_باشه خدافظ
ب ات:خدافظ
رفتم سر کلاس و معلم تازه آمده بود و منم دانش آموز جدید اونجا بودم استاد بهم گفت برو بیرون منم رفتم که اومد و گفت
)علامت معلم٪)
٪سلام دانش آموز جدیدی؟
- ام بله
٪چرا دیر کردی؟
-ببخشید خواب موندم
٪باشه این دفعه میبخشمت ولی باید قول بدی که اولین و آخرین بارت باشه
-چشم
٪هر وقت صدات کردم بیا تو و خودت را معرفی کن
_چشم
استاد وارد کلاس شد
تو کلاس
استاد اومد همه سر جاشون نشستن و سکوت کردن
٪بچه ها امروز یه دانش آموز جدید داریم جانگ سوزی یا همون ات
-وارد کلاس شدم و گفتم، سلام اسمه من جانگ ات از آشنایی باهاتون خوشبختم
ویو، تهیونگ
+یه دختره وارد کلاس شد و استاد با اون دختره رفتن بیرون پشت ر و همهی دخترای کلاس اودن پیش من
+هرزه ها(آروم)
که یهو استاد وارد کلاس شد و دخترا ازم دور شدن استاد گفت بچه ها امروز یه دانش آموز جدید داریم جانگ سوزی که یهو دختره آمد وارد کلاس شد خیلی جذاب و خوشگل بود
که گفت سلام اسمه من جانگ سوزی از آشنایی باهاتون خوشبختم
+که یهو به خودم اومدم فکر کنم عاشقش شدم و دیدم دنبال جا میگرده
ویو ات
داشتم دنبال جا میگشتم که استاد گفت
٪برو کنار تهیونگ بشین و چون دانش آموز جدید بودم بهم اشاره هم کرد کجا بشینم و منم رفتم نشستم و گفتم
-سلام ببخشید مزاحم شدم شرمنده
ویو تهیونگ
که استاد گفت کنار من بشینه و با خجالت نشست و گفت سلام ببخشید مزاحم شدم شرمنده
با خودم گفتم چقدر یه آدم میتونه آنقدر با ادب و خوشگل باشه و با لحن سرد گفتم
+نه اشکال نداره(سرد)
_ممنونم
که یهو زنگ تفریح خورد و باید میرفتیم سالن غذا خوری که دیدم سوزی یه جا تنها نشسته و داره غذا میخوره داشتم میرفتم پیشش که یهو دیدم چند دختر هرزه رفتن جلوش
علامت دخترای هرزه=&
&هو جانگ سوزی اونم گفت
_بله
&بهتره از تهیونگ فاصله بگیری اون مال منه دختره ی هرزه و.........
ادامه در پارت بعدی
ببخشید کم بود
۳.۵k
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.