داستان درون و بیرون(پارت ¹⁵)
داستان درون و بیرون(پارت ¹⁵)
🔵🌌💙🌌💙🌌💙🌌🔵
(شدو🖤🔴)
چمس از هوش رفته بود، رباتا داشتن کم تر میشدن. از چمس داشتم محافظت میکردم که تیلز رفت سمت چمس که ببینه چرا لکه ی آبیش بیشتر شده، تیلز گفت:(اینجا نمیشه، باید برم آزمایشگاهم) گفتم:(الان روباتا تموم میشه) چند تا دیگه رو زدیم و بقیش رو سپردم به سونیک و ناکلز، سریع بقلش کردم و برداشتمش و با تیلز بردیمش آزمایشگاه گذاشتیمش روی تخت آزمایش، به تیلز گفتم:(من دیگه چیز دیگه ای سردر نمیارم، بقیش با تو. تیلز گفت:(باشه) نشستم رو صندلی و به چمس نگاه کردم
ادامه دارد...
#کمیک#داستان#رمان#سونیک#شدو#ناکلز#تیلز
🔵🌌💙🌌💙🌌💙🌌🔵
(شدو🖤🔴)
چمس از هوش رفته بود، رباتا داشتن کم تر میشدن. از چمس داشتم محافظت میکردم که تیلز رفت سمت چمس که ببینه چرا لکه ی آبیش بیشتر شده، تیلز گفت:(اینجا نمیشه، باید برم آزمایشگاهم) گفتم:(الان روباتا تموم میشه) چند تا دیگه رو زدیم و بقیش رو سپردم به سونیک و ناکلز، سریع بقلش کردم و برداشتمش و با تیلز بردیمش آزمایشگاه گذاشتیمش روی تخت آزمایش، به تیلز گفتم:(من دیگه چیز دیگه ای سردر نمیارم، بقیش با تو. تیلز گفت:(باشه) نشستم رو صندلی و به چمس نگاه کردم
ادامه دارد...
#کمیک#داستان#رمان#سونیک#شدو#ناکلز#تیلز
۲.۵k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.