the first loves of two friends ❤️🩹
پارت ۸
*ویو شوگا*
که کوک بدو با عصبانیت رفت دستشویی بعد منم پشتش رفتم بهش گفتم خوبه که گفت نه خیلی عصبی به نظر میآمد که گفتم چته کوک
+ یعنی واقعا نمی دونی
& آخه من باید چی بدونم
+ اونجا را نگاه کن رفتیم بیرون به اون دو تا پسر نگاه کن باید جرشون بدیم😡 ( شرمنده بنده کلمه ی خوبی پیدا نکرد😁🤌🏻)
& باشه بیا بریم ببینیم
+&What
«ویو مهدیه»
داشتیم سوجو و الکل می خوردیم که کوک با عصبانیت رفت دستشویی و پشت سرش شوگا رفت اینقدر خورده بودیم که نفهمیدیم چی شد خب راستش اون دوتا پسرا آمدن و درخواست رقص کردن من و شادلین با اینکه نمی خواستیم یعنی فقط من ..حالا هر چی که قبول کردیم
۱#خب بریم درخواست بدیم😏
#۲ حله بریم😏
#۱۲ هی خانما افتخار میدید
+& چییییی اون چی میگهههههه
÷هوی مهدیه بگو بله دیگه
÷= حله....بله حتما😌
#۱۲ وای اینا عالین بیا بریم
= اینقدر مست بودیم نفهمیدیم چی شد که ما رو بردن توی اتاق تا شادلین بهشان پول بده اما
=خب ...آخیش...دیگه..تمام شد 😧
#۱ حالا حالا کار داریم
= چی؟...نه نیا جلو برو گمشووووو( با داد) یهو دیدم در باز شد شوگا و کوک اومدن داخل
«ویو شوگا»
توی سالن دیدیم دارن ازشون درخواست رقص می کنن ما گفتیم که اونا قبول نمیکنن ولی نه اشتباه فکر میکردیم قبول کردن من تعجب کردم بعد دیدم رفتن سمت یکی از اتاقا منم رفتم پشت در وایستادم با کوک دیدم پسره میگه حالا حالا ها کار داریم که صدای داد مهدیه رو شنیدم درو باز کردم دیدم پسره داره مهدیه رو چسبوده به دیوار و میخواد ببوستش رفتم سمتش و
*ویو شوگا*
که کوک بدو با عصبانیت رفت دستشویی بعد منم پشتش رفتم بهش گفتم خوبه که گفت نه خیلی عصبی به نظر میآمد که گفتم چته کوک
+ یعنی واقعا نمی دونی
& آخه من باید چی بدونم
+ اونجا را نگاه کن رفتیم بیرون به اون دو تا پسر نگاه کن باید جرشون بدیم😡 ( شرمنده بنده کلمه ی خوبی پیدا نکرد😁🤌🏻)
& باشه بیا بریم ببینیم
+&What
«ویو مهدیه»
داشتیم سوجو و الکل می خوردیم که کوک با عصبانیت رفت دستشویی و پشت سرش شوگا رفت اینقدر خورده بودیم که نفهمیدیم چی شد خب راستش اون دوتا پسرا آمدن و درخواست رقص کردن من و شادلین با اینکه نمی خواستیم یعنی فقط من ..حالا هر چی که قبول کردیم
۱#خب بریم درخواست بدیم😏
#۲ حله بریم😏
#۱۲ هی خانما افتخار میدید
+& چییییی اون چی میگهههههه
÷هوی مهدیه بگو بله دیگه
÷= حله....بله حتما😌
#۱۲ وای اینا عالین بیا بریم
= اینقدر مست بودیم نفهمیدیم چی شد که ما رو بردن توی اتاق تا شادلین بهشان پول بده اما
=خب ...آخیش...دیگه..تمام شد 😧
#۱ حالا حالا کار داریم
= چی؟...نه نیا جلو برو گمشووووو( با داد) یهو دیدم در باز شد شوگا و کوک اومدن داخل
«ویو شوگا»
توی سالن دیدیم دارن ازشون درخواست رقص می کنن ما گفتیم که اونا قبول نمیکنن ولی نه اشتباه فکر میکردیم قبول کردن من تعجب کردم بعد دیدم رفتن سمت یکی از اتاقا منم رفتم پشت در وایستادم با کوک دیدم پسره میگه حالا حالا ها کار داریم که صدای داد مهدیه رو شنیدم درو باز کردم دیدم پسره داره مهدیه رو چسبوده به دیوار و میخواد ببوستش رفتم سمتش و
۴.۲k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.