سیلام علیکم
سیلام علیکم
تصمیمم رو گرفتم ن اف بی ایو مینویسم د اینو پارت اخره
پارت اخر
ی عرصت دارین اگه خیلیییی حمایت داشته باشه 80 پارته
جیمین:حالا بعدش
ات:خب گفتیم میترسیم دیگه
جیمین :حالا کجان
جنی :ب...بچها
ات:یا حضرت پییینککک
جونگ کوک :چیهههه
ات:جیمینااااااااا اونووووووو
جیمین:کجااا
جنی:کورییی مثلا پنت هوس دارییییی پنجرههههه
جیمین:یاااااع ات جنی برین تو اتاق
جونگ کوک ویو
جیمین زنگ زد پلیس ولی یونجون شیشرو شکوند تا خواستیم در گیر شیم ی امپول بهمون زدن و فقط یادمه ک بیهوش شدیم 😐
اونوو:هی کارت خوبه بریم بالا
جنی :هییی صدا شنیدم نکنه چیزیشون شده
ات:جنییییی نگووووووو
یونجون :جنیااااا درو باز کننن (با صدای کوک )
ات:عه کوکه
جنی:جیمین چیییی
ات:تو درو باز کن
جنی دورو باز کرد
یونجون :هاییی جنیاااا
جنی :هی عوضی با کوک چیکار کردیییی
ات :جنی بدووووو
جنی و ات از پنجری رفتن
جنی:اوپاااااااااا...کوووووووووک 😭😭😭😭
ات :جنی بیا بریم
جنی:نوموخوااااام کوک اونجاااس ی بلایی سرش بیاره چییییی
ات:جنیییی کاری نمیکنه بیااا
جنی :نمیام
جنی رفت داخل
ات:جنییییی
اتم پشت سرش رفت
جنی:هی یونجون عوضی من باهات میام ولی با کوک کاری نداشته باش
نویسنده:سو دسس لاوو هممم😂
یونجون :اوکی جنیاااا
جنی:ب من نگو جنیااااااا
یونجون :بریم ؟
جنی:هوووفف بریم
ات:جنی نهههه....😭😭.....هی عوضی برو بیرون
اونوو با ی نیشخند رفت
ات:کوک،کووووک بیدار شو ...جیمین پاسو جنی رو بردنننن
کوک کم کم چشاشو وا کرد
کوک :ات جنی کووش
ات:جنی گفت منو ببر ولی با کوک کاری نداسته باااش😭😭
کوک :چییی
ات:هنوز نرفتن جنی داری وسایلشو میبره
کوک :من رفتم جیمینو بیدار کن
ادامه بدم
یا پارت اخر باشه
تصمیمم رو گرفتم ن اف بی ایو مینویسم د اینو پارت اخره
پارت اخر
ی عرصت دارین اگه خیلیییی حمایت داشته باشه 80 پارته
جیمین:حالا بعدش
ات:خب گفتیم میترسیم دیگه
جیمین :حالا کجان
جنی :ب...بچها
ات:یا حضرت پییینککک
جونگ کوک :چیهههه
ات:جیمینااااااااا اونووووووو
جیمین:کجااا
جنی:کورییی مثلا پنت هوس دارییییی پنجرههههه
جیمین:یاااااع ات جنی برین تو اتاق
جونگ کوک ویو
جیمین زنگ زد پلیس ولی یونجون شیشرو شکوند تا خواستیم در گیر شیم ی امپول بهمون زدن و فقط یادمه ک بیهوش شدیم 😐
اونوو:هی کارت خوبه بریم بالا
جنی :هییی صدا شنیدم نکنه چیزیشون شده
ات:جنییییی نگووووووو
یونجون :جنیااااا درو باز کننن (با صدای کوک )
ات:عه کوکه
جنی:جیمین چیییی
ات:تو درو باز کن
جنی دورو باز کرد
یونجون :هاییی جنیاااا
جنی :هی عوضی با کوک چیکار کردیییی
ات :جنی بدووووو
جنی و ات از پنجری رفتن
جنی:اوپاااااااااا...کوووووووووک 😭😭😭😭
ات :جنی بیا بریم
جنی:نوموخوااااام کوک اونجاااس ی بلایی سرش بیاره چییییی
ات:جنیییی کاری نمیکنه بیااا
جنی :نمیام
جنی رفت داخل
ات:جنییییی
اتم پشت سرش رفت
جنی:هی یونجون عوضی من باهات میام ولی با کوک کاری نداشته باش
نویسنده:سو دسس لاوو هممم😂
یونجون :اوکی جنیاااا
جنی:ب من نگو جنیااااااا
یونجون :بریم ؟
جنی:هوووفف بریم
ات:جنی نهههه....😭😭.....هی عوضی برو بیرون
اونوو با ی نیشخند رفت
ات:کوک،کووووک بیدار شو ...جیمین پاسو جنی رو بردنننن
کوک کم کم چشاشو وا کرد
کوک :ات جنی کووش
ات:جنی گفت منو ببر ولی با کوک کاری نداسته باااش😭😭
کوک :چییی
ات:هنوز نرفتن جنی داری وسایلشو میبره
کوک :من رفتم جیمینو بیدار کن
ادامه بدم
یا پارت اخر باشه
۴.۹k
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.