❤️‍🔥پارت یازدهم ❤️‍🔥

ات ویو
خونه رو که تمیز کردم رفتم تو اتاقم تا برای پارتی آماده بشم رفتم موهام رو درست کردم (اسلاید دوم) یه لباس پوشیدم( اسلاید سوم ) آرایش هم کردم و رفتم پایین
جونگ کوک ویو
رفتم تو اتاقم و یه لباس پوشیدم (اسلاید چهارم) و رفتم پایین که ات رو دیدم خیلی خوشگل شده بود ولی لباسش جوری بود که پاهاش معلوم میشد
جونگ کوک: این چیه پوشیدی
ات: لباس
جونگ کوک: برو عوضش کن
ات: ارباب لطفا بزارین همین رو بپوشم
جونگ کوک: هوفف ولی از کنارم تکون نمیخوری ها خب
ات: چشم
ات ویو
رفتین سوار ماشین شدیم و بعد ۱۵ مین به پارتی رسیدیم رفتیم تو سالن کلی دختر و پسر بودن که یه دختره به سمت ما اومد
دختره: چه پسر خوشگلی مایل هستین با من برقصین
جونگ کوک: باشه
و رفتن رقصیدن منم خیلی حرصم گرفته بود که یه پسره اومد سمت من
پسره: مایل به رقص با بنده هستید
ات: اومم باشه
رفتیم و رقصیدیم بعد چند ساعت پارتی تموم شد و به سمت ماشین حرکت کردم
که جونگ کوک جلوم رو گرفت
جونگ کوک :چرا با اون پسره رقصیدی (اعصبانی )
ات: تو چرا با اون دختره رقصیدی
جونگ‌کوک: به تو چه
ات :جواب منم همینه به تو چه
جونگ کوک :بهت نشون میدم دختره ی عوضی
این داستان ادامه دارد 😍😍
ببخشید خیلی دیر به دیر پارت میزارم آخه حوصلمم نمی‌کشه 😅😅