من در خانه بی تی اس «ادامه»
«بقیه اعضا»
جونگ کوک : هیونگگگگ هق ببخشید بلند شوو هق
تهیونگ : *به این حالت🤨 به جونگ کوک نگا میکنه*
جیهوپ : *پچ پچ*یاااا جیمین زود باش اینارو برعکس کن وگرنه اگه گردونه بچرخه بدبخت میشیم
جیمین : اخه هیونگ هر جور حساب میکنم بازم به منه بدبخت میوفته
جیهوپ : بیا اینارو جابهجا کنیم بعد ببین به ما میوفته
جیمین : اوکی
*جین وارد میشود*
جین : نامی انتقامتو گرفتم
تهیونگ و جونگ کوک : انتقااام !!! چجوری ؟؟
جین : با ماهیتابه یکی زدم تو سر اون دخترهی بی عقل
جیهوپ :*میزنه به پیشونیش* پس زنگ بزنید آنبولانس بیاد
*در بیمارستان*
نامجون و ا/ت داخل اتاق بودن و اون شیشتا هم دم در نشسته بودن جین ماهیتابه تو دست چپ چپ به همشون نگا میکرد برای همین کسی حرفی نمیزد
جیمین :*پچ پچ* هیونگ فکر کنم جای دو از کاغذارو اشتباه گذاشتم
یهو جیهوپ اعصبانی شد و با صدای بلند گفت :
ای خداااا از دست تو ، چند بار بهت گفتم درست بزارشون بعدا نمیتونیم دستکاریشون کنیم
همه با چشمای گرد شده به جیهوپ نگاه میکردن
یونگی : یعنی شما دوتا گردونرو دستکاری کردین ؟
جین : چییییی ؟ شما همچین کاریکردین ؟
جیمین : نه اخه ما میخ...*زدن ماهیتابه تو سر جیمین* آخخخخ
جیمین افتادرو زمین و جیهوپ با ترس نگاهی به جین کرد
جیهوپ : ه..ه.هیو.هیونگ
جین : خففففه ... قودااااااا
بله درست فهمیدین جیهوپ هم نقش زمین شد
جین : خانم پرستار بیاید این دو آشغال هم از اینجا ببرید
پرستار : چیشده ؟!
جین : چیز خاصی نیست شما فقط از جلوی چشمام گمشون کن
ادامه در پست بعد
جونگ کوک : هیونگگگگ هق ببخشید بلند شوو هق
تهیونگ : *به این حالت🤨 به جونگ کوک نگا میکنه*
جیهوپ : *پچ پچ*یاااا جیمین زود باش اینارو برعکس کن وگرنه اگه گردونه بچرخه بدبخت میشیم
جیمین : اخه هیونگ هر جور حساب میکنم بازم به منه بدبخت میوفته
جیهوپ : بیا اینارو جابهجا کنیم بعد ببین به ما میوفته
جیمین : اوکی
*جین وارد میشود*
جین : نامی انتقامتو گرفتم
تهیونگ و جونگ کوک : انتقااام !!! چجوری ؟؟
جین : با ماهیتابه یکی زدم تو سر اون دخترهی بی عقل
جیهوپ :*میزنه به پیشونیش* پس زنگ بزنید آنبولانس بیاد
*در بیمارستان*
نامجون و ا/ت داخل اتاق بودن و اون شیشتا هم دم در نشسته بودن جین ماهیتابه تو دست چپ چپ به همشون نگا میکرد برای همین کسی حرفی نمیزد
جیمین :*پچ پچ* هیونگ فکر کنم جای دو از کاغذارو اشتباه گذاشتم
یهو جیهوپ اعصبانی شد و با صدای بلند گفت :
ای خداااا از دست تو ، چند بار بهت گفتم درست بزارشون بعدا نمیتونیم دستکاریشون کنیم
همه با چشمای گرد شده به جیهوپ نگاه میکردن
یونگی : یعنی شما دوتا گردونرو دستکاری کردین ؟
جین : چییییی ؟ شما همچین کاریکردین ؟
جیمین : نه اخه ما میخ...*زدن ماهیتابه تو سر جیمین* آخخخخ
جیمین افتادرو زمین و جیهوپ با ترس نگاهی به جین کرد
جیهوپ : ه..ه.هیو.هیونگ
جین : خففففه ... قودااااااا
بله درست فهمیدین جیهوپ هم نقش زمین شد
جین : خانم پرستار بیاید این دو آشغال هم از اینجا ببرید
پرستار : چیشده ؟!
جین : چیز خاصی نیست شما فقط از جلوی چشمام گمشون کن
ادامه در پست بعد
۷.۳k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.