جهت مخالف
جهت مخالف
پارت۲
ادمین ویو:
بر خلاف چیزی که فکر می کنید ات اصلا چهره ی واقعیشو توی بیرون عمارتش یا پایگاه به نمایش نمی زاره اون دختر مرموزیه که با تغییر چهره با ماسک صورت یا ماسک پارچهایی، کلاه گیس یا چیزایه دیگه خودشو از دید بقیه مخفی می کنه اسلاید دو تغییر چهرشو برای بار نشون می ده و همیشه هم همینه
وقتی رسید به عمارت سریع اون کلاه گیس مسخره ولی خوشگلو از سرش کند و موهای خرماییش دوباره خودنمایی کردن
هانا:موران به نظرم موی بلوند خیلی بهت میادا
ات:هوم عاره حتما!
رانندهش و دوست صمیمیش و خانوادهگیش هانا بود و از نظر ات اون قابل اعتماد ترین ادم برای کارش بود
ات:هانا این دفعه می خوام یه درس خوب به جانگ بدم اگه پایه باشی
هانا:من همیشه هستم خب نقشت چیه
ات:....... فردا عملیش می کنم البته می دونی من چه جوریم دیگه اگه یه اتفاق غیر منتظره افتاد بهم غر نزن این صد بار
هانا:باش بابا
فردا دوباره با چهره ی تغییر یافتهی بارهاش یعنی دقیقن همون چیزی که جانگ دیده بود توی کمپانی بیگ هیت حاضر شد با کلی محافظ رفت سمت منشی
منشی:ام...سلام...چه کمکی می تونم بکنم؟
ات:من می خوام جانگو ببینم الان
منشی:ببخشید...ولی الان ایشون نیستن چند دقیقه دیگه تشریف میارن
یهویی یادش افتاد که توی برنامه ی امروز بی تی اس بازدید از یه جایی(حالا هرجایی که می خواید)بوده هوفی کشید و رفت نشست روی یکی از صندلی ها
چند دقیقه بعد جانگ از ماشین اعضا پیاده شد و خود اعضا هم پیاده شدن
هانا:موران...
ات:هیششش برو
هانا رفت سمت جانگ
هانا:جانگ تویی؟
کل خبرنگارا همه سکوت کردن و جانگ از ترس سفید شد پی دی نیم از اون ور پیداش شد و با تن صدای بلند حرفشو زد
پی دی نیم:ببخشید خانم می تونم کمکتون کنم
ات از این کار پی دی نیم عصبی شد به محافظا دستور داد تا از شر بادیگاردای این محوطه راحتش کنن و وقتی کار تموم شد همونطور که مردم ترسیده بودن و جیغ می زدن ات خیلی ریلکس از روی صندلی پاشد و رفت سمت بی تی اس و جانگ ولی قبلش روبه پی دی نیم گفت
ات:تو کی هستی که سر خواهر من(هانا) داد می زنی؟!
و بعد بدون هیچ اخطاری مثل باد از کنار جانگ رد شد و تفنگشو گرفت زیر گلوی نزدیک ترین شخص چ ارنجشو اورد بالا تا اون شخصو هم قد خودش کنه
خبر نگارا شوکه از این کار ات پچ پچ کردن
متاسفانه اون شخص کسی نبود جز...
جئون جونگکوک....
پارت۲
ادمین ویو:
بر خلاف چیزی که فکر می کنید ات اصلا چهره ی واقعیشو توی بیرون عمارتش یا پایگاه به نمایش نمی زاره اون دختر مرموزیه که با تغییر چهره با ماسک صورت یا ماسک پارچهایی، کلاه گیس یا چیزایه دیگه خودشو از دید بقیه مخفی می کنه اسلاید دو تغییر چهرشو برای بار نشون می ده و همیشه هم همینه
وقتی رسید به عمارت سریع اون کلاه گیس مسخره ولی خوشگلو از سرش کند و موهای خرماییش دوباره خودنمایی کردن
هانا:موران به نظرم موی بلوند خیلی بهت میادا
ات:هوم عاره حتما!
رانندهش و دوست صمیمیش و خانوادهگیش هانا بود و از نظر ات اون قابل اعتماد ترین ادم برای کارش بود
ات:هانا این دفعه می خوام یه درس خوب به جانگ بدم اگه پایه باشی
هانا:من همیشه هستم خب نقشت چیه
ات:....... فردا عملیش می کنم البته می دونی من چه جوریم دیگه اگه یه اتفاق غیر منتظره افتاد بهم غر نزن این صد بار
هانا:باش بابا
فردا دوباره با چهره ی تغییر یافتهی بارهاش یعنی دقیقن همون چیزی که جانگ دیده بود توی کمپانی بیگ هیت حاضر شد با کلی محافظ رفت سمت منشی
منشی:ام...سلام...چه کمکی می تونم بکنم؟
ات:من می خوام جانگو ببینم الان
منشی:ببخشید...ولی الان ایشون نیستن چند دقیقه دیگه تشریف میارن
یهویی یادش افتاد که توی برنامه ی امروز بی تی اس بازدید از یه جایی(حالا هرجایی که می خواید)بوده هوفی کشید و رفت نشست روی یکی از صندلی ها
چند دقیقه بعد جانگ از ماشین اعضا پیاده شد و خود اعضا هم پیاده شدن
هانا:موران...
ات:هیششش برو
هانا رفت سمت جانگ
هانا:جانگ تویی؟
کل خبرنگارا همه سکوت کردن و جانگ از ترس سفید شد پی دی نیم از اون ور پیداش شد و با تن صدای بلند حرفشو زد
پی دی نیم:ببخشید خانم می تونم کمکتون کنم
ات از این کار پی دی نیم عصبی شد به محافظا دستور داد تا از شر بادیگاردای این محوطه راحتش کنن و وقتی کار تموم شد همونطور که مردم ترسیده بودن و جیغ می زدن ات خیلی ریلکس از روی صندلی پاشد و رفت سمت بی تی اس و جانگ ولی قبلش روبه پی دی نیم گفت
ات:تو کی هستی که سر خواهر من(هانا) داد می زنی؟!
و بعد بدون هیچ اخطاری مثل باد از کنار جانگ رد شد و تفنگشو گرفت زیر گلوی نزدیک ترین شخص چ ارنجشو اورد بالا تا اون شخصو هم قد خودش کنه
خبر نگارا شوکه از این کار ات پچ پچ کردن
متاسفانه اون شخص کسی نبود جز...
جئون جونگکوک....
۶.۳k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.