عشق ممنوع ..!!)«part5»
*میخوای باهام لجبازی کنی جعون جونگ کوک ؟!باش ببینیم تا کی دووم میاری (نیشخند)
(جونگ کوک دوباره برگشت سرکارش اما به طرز عجیبی فکرش پیش ا/ت بود از چشمای اون دختر کاملا مشخص بود چقدر اذیت شد و چقدر عذاب کشید ،جونگ کوک دوباره گوشیش برداشت رفت اسم ا/ت سرچ کرد )
«کیم ا/ت ۲۵ سال خوانند و دنسر که سال ۲۰۱۶ دیبو کرد کیم ا/ت یکی از بهترین خوانندو ایدل های اون زمان بود اما با گذشت زمان توجه ها از روش برداشت شد و کمتر بهش توجه میشد این وضعیت تا سال ۲۰۲۴ ادامه داشت تا این که کیم ا/ت با انتشار اهنگ was forgotten دوباره به دنیا کیپاپ برگشت توجه به خودش جلب کرد »
+واس همین آنقدر گریه میکرد !
(جونگ کوک با صدای زگ شیش به خودش اومد تلفنش جواب داد)
+بله؟!
=جونگ کوک یه مهمونی قرار تو کمپانی برگزار بشه و اکثر ایدل هامون هستن و قرار یه اجرای کوتاه داشت باشن توم حتما باید بیای و یه اجر داشت باشی !
+میشه من نیام !؟
=نخیر باید بیای کلی خبرنگار قرار بیاد که احتمال زیاد بیشترشون بخاطر تو میان !
+باش میام !حالا کیه هست ؟!
=فردا ساعت هشت !
+باش !
=خب من دیگه قط میکنم خداحافظ !
+خداحافظ !
(ویو فردا …)
«ویو ا/ت: ساعت شیش بود ساعت هشت باید برای مهمونی کمپانی میرفتم بلند شدم رفتم حموم اومد موهامو خشک کردم یه پیراهن مشکی تقریبا باز پوشیدم )یه اریش لایت همه کردم کفش پاشن بلند مشکی هم پوشیدم موهام دورم ریختم یکم از ادکلنم رو همه زد رفت سمت کمپانی که خیلی به خوابگاه نزدیک بود »
(ا/ت قبل وارد شدنش برای خبرنگار دوربین پست تکونه داد چند تا ژست براشون گرفت برای احترام خم شد وارد مهمونی شد وقتی وارد شد خیلیا با تعجب نگاهش میکردن حق داشتن تاحالا ا/ت ندید بودن ا/ت از این روی خودش معذب شد یه میز خالی پیدا کرد رفت نشست یکی از گروه داشت اجرا میکرد بنظر میرسید گروهش تازه دیبو کرد بود چون سنشون خیلی کم بود ا/ت گوشیش در اورد خودش باهاش مشغول کرد که یکی صداش کرد ا/ت سرش بالا اورد و جونگ کوک دید)
+سلام !من جونگ کوکم!
-بله میشناسمتون اون روز باهام آشنا شدیم یکم بد آشنا شدیم ولی !(خند خجالتی )
+اوه نه نه مشکلی نیست لطفا آنقدر رسمی صحبت نکنید منم مجبور میکنید رسمی حرف بزنم !(خند)
-باش من سعی میکنم رسمی حرف نزنم اقای جعون..نه یعنی جونگ کوک !
(جونگ کوک لبخندی زد )
+خب ا/ت چرا تنهایی ؟
-راستش این اولین بار من تو مهمونی های کمپانی شرکت میکنم کسی نمیشناسم !
+اها فهمیدم !
+خب من باید برای اجر آماده بشم !
-اهوم !
(جونگ رفت تا آماده بشه جونگ کوک قرار بود اهنگ still with you (واییی من این اهنگ نمیتونم آنقدر که خوببببب😩😩🥺)اجرا کن )
(اجرا شروع شد )
«ا/ت با شنیدن صدا از تعجب چشماش گرد شد سرش اورد بالا و جونگ کوک دید ا/ت فکر نمی کرد جونگ کوک آنقدر صدای قشنگ آرامش بخشی مخصوص با این اهنگ داشت باش چون تاحالا اهنگ های جونگ کوک گوش نداد بود آنقدر اهنگ برای ا/ت زیبا و آرامش بخش بود که خود به خود چشماش بست با تمام وجود به اهنگ گوش میکرد با ریتم اهنگ بدنش تکونه میداد »
ادامه دارد …
(جونگ کوک دوباره برگشت سرکارش اما به طرز عجیبی فکرش پیش ا/ت بود از چشمای اون دختر کاملا مشخص بود چقدر اذیت شد و چقدر عذاب کشید ،جونگ کوک دوباره گوشیش برداشت رفت اسم ا/ت سرچ کرد )
«کیم ا/ت ۲۵ سال خوانند و دنسر که سال ۲۰۱۶ دیبو کرد کیم ا/ت یکی از بهترین خوانندو ایدل های اون زمان بود اما با گذشت زمان توجه ها از روش برداشت شد و کمتر بهش توجه میشد این وضعیت تا سال ۲۰۲۴ ادامه داشت تا این که کیم ا/ت با انتشار اهنگ was forgotten دوباره به دنیا کیپاپ برگشت توجه به خودش جلب کرد »
+واس همین آنقدر گریه میکرد !
(جونگ کوک با صدای زگ شیش به خودش اومد تلفنش جواب داد)
+بله؟!
=جونگ کوک یه مهمونی قرار تو کمپانی برگزار بشه و اکثر ایدل هامون هستن و قرار یه اجرای کوتاه داشت باشن توم حتما باید بیای و یه اجر داشت باشی !
+میشه من نیام !؟
=نخیر باید بیای کلی خبرنگار قرار بیاد که احتمال زیاد بیشترشون بخاطر تو میان !
+باش میام !حالا کیه هست ؟!
=فردا ساعت هشت !
+باش !
=خب من دیگه قط میکنم خداحافظ !
+خداحافظ !
(ویو فردا …)
«ویو ا/ت: ساعت شیش بود ساعت هشت باید برای مهمونی کمپانی میرفتم بلند شدم رفتم حموم اومد موهامو خشک کردم یه پیراهن مشکی تقریبا باز پوشیدم )یه اریش لایت همه کردم کفش پاشن بلند مشکی هم پوشیدم موهام دورم ریختم یکم از ادکلنم رو همه زد رفت سمت کمپانی که خیلی به خوابگاه نزدیک بود »
(ا/ت قبل وارد شدنش برای خبرنگار دوربین پست تکونه داد چند تا ژست براشون گرفت برای احترام خم شد وارد مهمونی شد وقتی وارد شد خیلیا با تعجب نگاهش میکردن حق داشتن تاحالا ا/ت ندید بودن ا/ت از این روی خودش معذب شد یه میز خالی پیدا کرد رفت نشست یکی از گروه داشت اجرا میکرد بنظر میرسید گروهش تازه دیبو کرد بود چون سنشون خیلی کم بود ا/ت گوشیش در اورد خودش باهاش مشغول کرد که یکی صداش کرد ا/ت سرش بالا اورد و جونگ کوک دید)
+سلام !من جونگ کوکم!
-بله میشناسمتون اون روز باهام آشنا شدیم یکم بد آشنا شدیم ولی !(خند خجالتی )
+اوه نه نه مشکلی نیست لطفا آنقدر رسمی صحبت نکنید منم مجبور میکنید رسمی حرف بزنم !(خند)
-باش من سعی میکنم رسمی حرف نزنم اقای جعون..نه یعنی جونگ کوک !
(جونگ کوک لبخندی زد )
+خب ا/ت چرا تنهایی ؟
-راستش این اولین بار من تو مهمونی های کمپانی شرکت میکنم کسی نمیشناسم !
+اها فهمیدم !
+خب من باید برای اجر آماده بشم !
-اهوم !
(جونگ رفت تا آماده بشه جونگ کوک قرار بود اهنگ still with you (واییی من این اهنگ نمیتونم آنقدر که خوببببب😩😩🥺)اجرا کن )
(اجرا شروع شد )
«ا/ت با شنیدن صدا از تعجب چشماش گرد شد سرش اورد بالا و جونگ کوک دید ا/ت فکر نمی کرد جونگ کوک آنقدر صدای قشنگ آرامش بخشی مخصوص با این اهنگ داشت باش چون تاحالا اهنگ های جونگ کوک گوش نداد بود آنقدر اهنگ برای ا/ت زیبا و آرامش بخش بود که خود به خود چشماش بست با تمام وجود به اهنگ گوش میکرد با ریتم اهنگ بدنش تکونه میداد »
ادامه دارد …
۵.۷k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.