وقتی بین بچه هاش فرق میذاشت
پارت ⁵
جین گف
_ چرا انقد پشت باک هیون رو میگیری کارش خیلی اشتباه بود میدونی مدیر مدرسه بهم چی گف
+ (با کلافگی گفتم ) چی گف
_ گفتش از پسر شما انتظار نداشتم فکر نمیکردم اینجوری بچتونو تربیت کنین اگر ی بار دیگه تکرار بشه از مدرسه اخراجه
+ اصن نیازی ب اخراج نیس من خودم فردامیرم مدرسش و پروندشو میگیرم میبرم ی جایی ک لیاقت ی همچین دانش آموز خوبی داشته باشه بعدم من مطمئنم ک دعوا تقصیر باک هیون نبوده
_ چرا انقد ازش دفاع میکنی
+ جین خابی ؟ اون پسرته ها چرا انقد بین بچه هات فرق میزاری
_ منظورت چیه
+ براچی با یجی انقد خوب رفتار میکنی ولی با باک هیون ...
_ ات کارش اشتباه بود
+ ولی تو ام با کارت دلشو شکستی جین تو پدرشی میدونی چقد روت حساب میکنه ولی تو اینجوری پشتشو خالی میکنی میدونی چقد داغون میشه ؟ و برات متاسفم ک حرف ی مدیر نفهم روت تاثیر گذاشته
_ ات
+ تا وقتی ب نتیجه نرسیدی باهام حرف نزن
.
وای خدا من ... پوف
_ من رفتم سر کار ( بلند )
_ مرسی از توجهتون
از اتاق اومدم بیرون و رفتم تو آشپز خونه
+ بچه ها بیایین با هم کیک درس کنیم
٪ اخجون باشه مامانی
+ باک هیون
× اومدم مامان
+ خب بیایین پیشبنداتونو براتون ببندم
× مامان براچی میخای کیک درس کنی
+ بهتون میگم فعلن کمکم کنین
بعد از کلی خوش گذرونی کارمون تموم شد و کیکو گذاشتیم تو فر
+ بچه ها کار خطر ناک نکنین و فق بشینین فیلم ببینین تا من بیام باشه ؟
٪ کجا میری مامانی ؟
+ میرم چیزی بخرم باک هیون مراقب یجی باشی
٪ من خودم مراقبم
+ (خنده) باشه
×مامان مراقب خودت باش
+ باشه زود میام فعلن
رفتم یکم بادکنک و وسایل تولد خریدم بعدش ب سمت ی پاساژ رفتم و ی جفت کفش مردونه خریدم بعدم ب سمت خونه راه افتادم
٪ مامانی چی خریدی
+ بچه ها امشب تولد باباتونه و میخاییم سوپرایزش کنین
٪ اخجونمی تولد تولد
× مامان فک کنم کیک حاضره
+ الا لباسامو عوض کنم میام میشه تا موقع وسایلای تزئین رو بچنی رو میز
×اره حتمن
+ ممنون
لباسامو عوض کردم و مشغول تزئین کیک شدم حدود ۳۰ مین طول کشید بعد کیک رو گذاشتم تو یخچال و رفتم سراغ درس کردن شام بعد از کلی فکر کردن تصمیم گرفتم پاستا درس کنم
ک......
جین گف
_ چرا انقد پشت باک هیون رو میگیری کارش خیلی اشتباه بود میدونی مدیر مدرسه بهم چی گف
+ (با کلافگی گفتم ) چی گف
_ گفتش از پسر شما انتظار نداشتم فکر نمیکردم اینجوری بچتونو تربیت کنین اگر ی بار دیگه تکرار بشه از مدرسه اخراجه
+ اصن نیازی ب اخراج نیس من خودم فردامیرم مدرسش و پروندشو میگیرم میبرم ی جایی ک لیاقت ی همچین دانش آموز خوبی داشته باشه بعدم من مطمئنم ک دعوا تقصیر باک هیون نبوده
_ چرا انقد ازش دفاع میکنی
+ جین خابی ؟ اون پسرته ها چرا انقد بین بچه هات فرق میزاری
_ منظورت چیه
+ براچی با یجی انقد خوب رفتار میکنی ولی با باک هیون ...
_ ات کارش اشتباه بود
+ ولی تو ام با کارت دلشو شکستی جین تو پدرشی میدونی چقد روت حساب میکنه ولی تو اینجوری پشتشو خالی میکنی میدونی چقد داغون میشه ؟ و برات متاسفم ک حرف ی مدیر نفهم روت تاثیر گذاشته
_ ات
+ تا وقتی ب نتیجه نرسیدی باهام حرف نزن
.
وای خدا من ... پوف
_ من رفتم سر کار ( بلند )
_ مرسی از توجهتون
از اتاق اومدم بیرون و رفتم تو آشپز خونه
+ بچه ها بیایین با هم کیک درس کنیم
٪ اخجون باشه مامانی
+ باک هیون
× اومدم مامان
+ خب بیایین پیشبنداتونو براتون ببندم
× مامان براچی میخای کیک درس کنی
+ بهتون میگم فعلن کمکم کنین
بعد از کلی خوش گذرونی کارمون تموم شد و کیکو گذاشتیم تو فر
+ بچه ها کار خطر ناک نکنین و فق بشینین فیلم ببینین تا من بیام باشه ؟
٪ کجا میری مامانی ؟
+ میرم چیزی بخرم باک هیون مراقب یجی باشی
٪ من خودم مراقبم
+ (خنده) باشه
×مامان مراقب خودت باش
+ باشه زود میام فعلن
رفتم یکم بادکنک و وسایل تولد خریدم بعدش ب سمت ی پاساژ رفتم و ی جفت کفش مردونه خریدم بعدم ب سمت خونه راه افتادم
٪ مامانی چی خریدی
+ بچه ها امشب تولد باباتونه و میخاییم سوپرایزش کنین
٪ اخجونمی تولد تولد
× مامان فک کنم کیک حاضره
+ الا لباسامو عوض کنم میام میشه تا موقع وسایلای تزئین رو بچنی رو میز
×اره حتمن
+ ممنون
لباسامو عوض کردم و مشغول تزئین کیک شدم حدود ۳۰ مین طول کشید بعد کیک رو گذاشتم تو یخچال و رفتم سراغ درس کردن شام بعد از کلی فکر کردن تصمیم گرفتم پاستا درس کنم
ک......
۱۱.۶k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.