رمان
بیست چهارم ارباب مافیایی 🖤🔗
شرط: ۳۰ تا لایک ۲۶ تا کامنت 💗
جین دکتری؟
آنچه گذشت⬆️
نایا: واقعا دست درد نکنه جیمین خیلی لباسه خوشگله
جیمین: خواهش میکنم
جیمین: بریم خونه من
فردا صبح
جیمین: از خواب پاشدم دیدم نایا خیلی کیوت خوابیده 🥺💗
جیمین: پاشدم رفتم صبحونه درست کردم
نایا: سلام ت کی پاشدی ؟ ( با مالوندن چشم)
جیمین: ی چند دقیقه پیش
نایا: آها
جیمین: وایییییییییی😳
نایا: چی شدددددددد😳😳
جیمین: مگه ما نباید میرفتیم دریا😳
نایا: وایییی ارع
جیمین: بیا سریع صبحونه بخوریم
نایا: پاشدم رفتم سریع صبحونه خوردم لباسی که جیمین برام خریده بود رو پوشیدم دستم به پشتش نمیرسید که زیپشو ببندم
جیمین: دیدم که نایا دستش نمیرسه زیپشوی ببندع رفتم براش زیپشو بستم که یهو چشمم به بدن سفیدش خورد واقعا ادمو تحریک میکرد
نایا:, م ممنون
جیمین: خواهش میکنم
( عکس لباس نایا اسلاید دوم عکس لباس جیمین اسلاید سوم )
جیمین: منم رفتم لباسمو پوشیدم آماده شدیم که بریم نیم ساعت فاصله داشتیم وقتی رسیدیم دیدم که کل بچه ها اونجا هستن با کلی دختر لخت و پسر
نایا: دیدم که اون دختره جسان روی پای جین نشسته جین هم لبشو بوس کرد
نایا: بغضم گرفت اما بوروز ندادم
جیمین: بریم؟
نایا: اوهم
جیمین: یا نه باشه ت دوست دختر منی عاااا
نایا : یادمععع
جیمین : حلع
نایا: رفتیم اونجا دیدم شوگا بهم گفت
شوگا: به به زن داش خوبی
نایا: ☺️ممنون
جین: از این حرف شوگا حرسم گرفت اما خوب باید اینو میگفت ( توی دلش)
نایا: رفتم به همه پسرا دست دادم سلام کردم رسیدم به جین
نایا : س سلام
جین: علیک زن دادش گلم ( سرد)
جین: ی نگاهی به سرتا پاش کردم لباسش کلا لخت بود😏
نایا: دیدم جین ی نگاهی به سرتا پام میکنه
جیمین: نایا بیا اینجا
نایا: الان میام
نایا: جانم؟( از حرس جین)
جیمین: بیا عکس بگیریم
نایا: الان😳 آخه
جیمین: آخه ندارع
نایا: اوکی
جیمین: تهیونگ بیا ازمنو عکس بگیر
تهیونگ: اوکی
نایا: واسه عکس گرفت جیمین گفت میخوام لیتو به بوسم ( آرم در گوشش)
نایا: ب باش
جیمین: نایارو بلند کردم و لبشو بوسیدم و تهیونگ عکس گرفت
جین: وقتی دیدم جیمین نایا رو بوس میکرد دستامو مشت کردم واقعا حرسم گرفته بود
شوگا: چته پسر؟
جین: هیچی
شوگا: حسودی میکنی؟( با پوز خند😏)
جین: گفتم نه
نایا: رفتم جلو با جیمین ببینم چی شده دیدم جین بهم گفت
جین: چیه چرا نگا میکنی؟جیمین: هوییی حواست باشه داری با دوست دختر من حرف میزنی ها,
جین: مثلاً این هرزه خانم کی هست؟
جیمین: اینو گفت ی مشت محکم کوبوندم توی صورت گفتم
جیمین: عوضی حرومزاده حواسته باشه به کی میگی حرفتو مزه مزه کن بزن گوه هم اندازه دهند بخور
جین:, زدم توی صورتش خفه شو الدنگ
جانگ کوک: بسهههه
جین:چته
جیمین:, چته
شرط: ۳۰ تا لایک ۲۶ تا کامنت 💗
جین دکتری؟
آنچه گذشت⬆️
نایا: واقعا دست درد نکنه جیمین خیلی لباسه خوشگله
جیمین: خواهش میکنم
جیمین: بریم خونه من
فردا صبح
جیمین: از خواب پاشدم دیدم نایا خیلی کیوت خوابیده 🥺💗
جیمین: پاشدم رفتم صبحونه درست کردم
نایا: سلام ت کی پاشدی ؟ ( با مالوندن چشم)
جیمین: ی چند دقیقه پیش
نایا: آها
جیمین: وایییییییییی😳
نایا: چی شدددددددد😳😳
جیمین: مگه ما نباید میرفتیم دریا😳
نایا: وایییی ارع
جیمین: بیا سریع صبحونه بخوریم
نایا: پاشدم رفتم سریع صبحونه خوردم لباسی که جیمین برام خریده بود رو پوشیدم دستم به پشتش نمیرسید که زیپشو ببندم
جیمین: دیدم که نایا دستش نمیرسه زیپشوی ببندع رفتم براش زیپشو بستم که یهو چشمم به بدن سفیدش خورد واقعا ادمو تحریک میکرد
نایا:, م ممنون
جیمین: خواهش میکنم
( عکس لباس نایا اسلاید دوم عکس لباس جیمین اسلاید سوم )
جیمین: منم رفتم لباسمو پوشیدم آماده شدیم که بریم نیم ساعت فاصله داشتیم وقتی رسیدیم دیدم که کل بچه ها اونجا هستن با کلی دختر لخت و پسر
نایا: دیدم که اون دختره جسان روی پای جین نشسته جین هم لبشو بوس کرد
نایا: بغضم گرفت اما بوروز ندادم
جیمین: بریم؟
نایا: اوهم
جیمین: یا نه باشه ت دوست دختر منی عاااا
نایا : یادمععع
جیمین : حلع
نایا: رفتیم اونجا دیدم شوگا بهم گفت
شوگا: به به زن داش خوبی
نایا: ☺️ممنون
جین: از این حرف شوگا حرسم گرفت اما خوب باید اینو میگفت ( توی دلش)
نایا: رفتم به همه پسرا دست دادم سلام کردم رسیدم به جین
نایا : س سلام
جین: علیک زن دادش گلم ( سرد)
جین: ی نگاهی به سرتا پاش کردم لباسش کلا لخت بود😏
نایا: دیدم جین ی نگاهی به سرتا پام میکنه
جیمین: نایا بیا اینجا
نایا: الان میام
نایا: جانم؟( از حرس جین)
جیمین: بیا عکس بگیریم
نایا: الان😳 آخه
جیمین: آخه ندارع
نایا: اوکی
جیمین: تهیونگ بیا ازمنو عکس بگیر
تهیونگ: اوکی
نایا: واسه عکس گرفت جیمین گفت میخوام لیتو به بوسم ( آرم در گوشش)
نایا: ب باش
جیمین: نایارو بلند کردم و لبشو بوسیدم و تهیونگ عکس گرفت
جین: وقتی دیدم جیمین نایا رو بوس میکرد دستامو مشت کردم واقعا حرسم گرفته بود
شوگا: چته پسر؟
جین: هیچی
شوگا: حسودی میکنی؟( با پوز خند😏)
جین: گفتم نه
نایا: رفتم جلو با جیمین ببینم چی شده دیدم جین بهم گفت
جین: چیه چرا نگا میکنی؟جیمین: هوییی حواست باشه داری با دوست دختر من حرف میزنی ها,
جین: مثلاً این هرزه خانم کی هست؟
جیمین: اینو گفت ی مشت محکم کوبوندم توی صورت گفتم
جیمین: عوضی حرومزاده حواسته باشه به کی میگی حرفتو مزه مزه کن بزن گوه هم اندازه دهند بخور
جین:, زدم توی صورتش خفه شو الدنگ
جانگ کوک: بسهههه
جین:چته
جیمین:, چته
۱۴.۶k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.