پارت ۱۳

~ویو ا.ت~
همه جا تاریکه....
نمیتونم جایی رو درست ببینم...
صداهای ناواضحی میشنوم....
+چی داری میگی............من برات شوخیم؟
-باور کن...نمیتونم.......
((صداهای نصفه و نیمه))
+چرا این کارو میکنی؟
-.......ممنون ببخش کوک.....
چی؟کوک....؟
نکنه منظورش جونگکوکه...؟
+ته......نکنه.....شو.....هه؟
-نه.... وایسا......تکون خووووووردددددد

چی دارن میگن....؟
تهیونگ و جونگکوکن؟
~علامت ها:
تهیونگ-
جونگکوک+    
ا.ت&~

تصویر واضح نیست ولی میتونم دو نفره کنار خودم ببینم....
سعی میکنم چشمامو باز تر کنم....
+ا.تتتتتتتتتتت
-اون زندسسسسسس
&مگه قر..ار بود...مرد.ه..... با.شم...؟
+ا.ت ی من زندسسسسس
همش داد میزدن اون زندس...
&وایسین.....چیشده

+صدای ماشین پلیسه....
-باید از اینجا بریم...
&.......

جونگکوک ا.ت رو براید استایل بغل کرد و با تهیونگ از اون مکان دور شدن.....

ینی کجا رفتن...؟


۲۰ لایک
۲۵ نظر