روبروی آیینه ام... جای انگشتان بغض دیشب هنوز روی گلویم قر
روبروی آیینه ام... جای انگشتان بغض دیشب هنوز روی گلویم قرمز است! لعنتی میخواست خفه ام کند!!! ....شاید هم کرد....یادم نیست.... شاید مرده ام حواسم نیست!!!!!اصلا بهتر....زندگی را میخواهم چکار !؟ تو را نداشته باشم بگذار این را هم نداشته باشم!
۴۵۳
۱۰ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.