سَحَرَم
سَحَرَم
هاتف میخانه بدولتخواهی
گفت:بازآی که دیرینهٔ این درگاهی
همچو جَم جرعهٔ ما کِش که ز سِرّ دو جهان..پرتوی جام جهانبین دَهَدَت آگاهی بر در میکده رندانِ قلندر باشند . . .
که سِتانند و دَهند افسر شاهنشاهی
خِشتِ
زیر سر و بر تارَک هَفت اَختر پای
دستِ قدرت نِگَر و منصبِ صاحب جاهی
اَفشُره بر سَرِ ما و دَرِ میخانه که طُرفِ بامش
بِفَلک پُر پَرُ پیمان شدودیوار! به دین کوتاهی
قَطعُ قِطعِ این مرحله
بیهَمرَهی خضر مکن
ظلماتست بترس از خطر گمراهی
اگَرَت سلطنت فقر ببخشند ایدل
کمترین مُلک تو از ماه بُوَد تا ماهی
تو دَمُ غُصّه این فقر ندانی زدن از دست مَدِه
مَسندُِ خواجگیُ و مجلس توران شاهی
حافِظِ خامطمع.! با قَلَمَت...، شرم ازین قِصّه بدار..،عَمَلَت چیست و عَلَم؟ که عِلمِ فردوس برین میخواهی!
هاتف میخانه بدولتخواهی
گفت:بازآی که دیرینهٔ این درگاهی
همچو جَم جرعهٔ ما کِش که ز سِرّ دو جهان..پرتوی جام جهانبین دَهَدَت آگاهی بر در میکده رندانِ قلندر باشند . . .
که سِتانند و دَهند افسر شاهنشاهی
خِشتِ
زیر سر و بر تارَک هَفت اَختر پای
دستِ قدرت نِگَر و منصبِ صاحب جاهی
اَفشُره بر سَرِ ما و دَرِ میخانه که طُرفِ بامش
بِفَلک پُر پَرُ پیمان شدودیوار! به دین کوتاهی
قَطعُ قِطعِ این مرحله
بیهَمرَهی خضر مکن
ظلماتست بترس از خطر گمراهی
اگَرَت سلطنت فقر ببخشند ایدل
کمترین مُلک تو از ماه بُوَد تا ماهی
تو دَمُ غُصّه این فقر ندانی زدن از دست مَدِه
مَسندُِ خواجگیُ و مجلس توران شاهی
حافِظِ خامطمع.! با قَلَمَت...، شرم ازین قِصّه بدار..،عَمَلَت چیست و عَلَم؟ که عِلمِ فردوس برین میخواهی!
۲۸۲
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.