ادامه ی پارت ۱۲ شتو و ا/ت
خب این ادامه ی پارت ۱۲ بود که مجبور شدم برای اینکه لود بشه تیکه تیکه بزارم
◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇
ا/ت :( هههه کی بود میگفت گرگ کوچولو هاااااا )
باکوگو :( نفله باککااااا تو فقط جاخالی دادیییییی )
ا/ت :( خب اونم یه نوع دفاعه به هرحال که الان تو بیرون خطی )
باکوگو :( نفلههههههههه💢) درحالی که کامیناری و کیریشیما باکوگو رو گرفته بودن داشتی در میرفتی که دست باکوگو بهت نرسه که خوردی به ایزاوا سنسه :
ا/ت :( اععع گومنننن ایزاوا سنسهه)
ایزاوا :( اشکالی نداره ولی جلوتو نگاه کن دفعه بعدی )
بچه ها اومدن پیش تو و باکوگو :
اشیدو :( وای دختر اصلا فک نمیکردم باکوگو رو بپیچانید چقدر سریع جاخالی دادییی )
یائوروزو مومو :( راست میگه کارت حرف نداشت )
ا/ت :( ممنون بچه ها )
باکوگو :( حالا مغرور نشو کوچولو دفعه بعدی نفلت میکنم )
ا/ت :( اول همین مسابقه هم همینو گفتی کوچولو )
باکوگو :( 💢 )
ا/ت :( 😂😁 )
زنگای بعدی رو هم گذروندی با هزار بدبختی و بالاخره وقت رفتن بود تو راه خونه داشتی با باکوگو در باره مسابقه صحبت میکردین و البته ا/ت از بقیه تعریف میکرد باکوگو نقطه ضعفاشونو میگفت
خلاصه رسیدید خونه کاراتونو کردید ولی هرکاری کردی خوابت نبرد برای فردا که قرار بود بری اکادمی استرس داشتی نمیدونستی چرا
هروقت میخواست اتفاق بدی بیوفته احساس خطر میکردی و استرس میگرفتی
[ ا/ت کوسه ی حیوانات وحشی داره پس عادیه اگر حس ششم داشته باشه :) ]
رفتی قرص خواب خوردی و خوابیدی و برای اکادمی اماده شدید همش استرس داشتی و اماده یه اتفاق بودی همون صب تو راه اکادمی به باکوگو هم گفتی :
ا/ت :( باکوگو یادته هروقت میخواست اتفاق بدی بیوفته حس ششمم بهم اخطار میداد ؟ )
باکوگو :( اره چطور باز چیکار کردی ؟)
ا/ت :( من کاری نکردم ولی وقتی دیشب خواستم بخوابم استرس داشتم و هنوزم دارم خیلی استرس بدیه )
باکوگو :( نگران نباش تو اکادمی کلی قهرمان وجود داره و البته خیر سرت یه داداش قدرت مندم داریاااا *با نیشخند جمله اخرش گفت* )
ا/ت :( باکوگو جدی دارم میگم الان موقع شوخی نیست یادت نمیاد دفعه قبلی وقتی خواستی ازم دفاع کنی اون دختره { توگا } به شدت زخمی کرد ؟ )
باکوگو :( خب الان میگی چی کار کنم بشینم لحظه مرگتو تماشا کنم بعدشم گفتم که خود ایزاوا یه تنه همرو حریفه )
ا/ت :( وایسا الان داری بهم روحیه میدی و میگی ازم محافظت میکنی ؟ )
باکوگو :( شاید )
ا/ت :( وایییییی باورم نمیشه غرورتو گذاشتی کناررررر )
باکوگو :( اوروسائی )
بالاخره رسیدید اکادمی رفتین تو کلاس این دفعه هنوز ایزاوا نیومده بود احتمالا دیر کرده و هنوز تو راهه پس با بچه های کلاس همصحبت شدی......
◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇
نظرتونو بگید ♡
بگید توی مای هیرو اکادمی دوست داشتی کوسه ی کدوم یکی از بچه هارو داشتید ؛)
من خودم دوست داشتم کوسه ی یائوروزو مومو رو داشتم :)
◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇
ا/ت :( هههه کی بود میگفت گرگ کوچولو هاااااا )
باکوگو :( نفله باککااااا تو فقط جاخالی دادیییییی )
ا/ت :( خب اونم یه نوع دفاعه به هرحال که الان تو بیرون خطی )
باکوگو :( نفلههههههههه💢) درحالی که کامیناری و کیریشیما باکوگو رو گرفته بودن داشتی در میرفتی که دست باکوگو بهت نرسه که خوردی به ایزاوا سنسه :
ا/ت :( اععع گومنننن ایزاوا سنسهه)
ایزاوا :( اشکالی نداره ولی جلوتو نگاه کن دفعه بعدی )
بچه ها اومدن پیش تو و باکوگو :
اشیدو :( وای دختر اصلا فک نمیکردم باکوگو رو بپیچانید چقدر سریع جاخالی دادییی )
یائوروزو مومو :( راست میگه کارت حرف نداشت )
ا/ت :( ممنون بچه ها )
باکوگو :( حالا مغرور نشو کوچولو دفعه بعدی نفلت میکنم )
ا/ت :( اول همین مسابقه هم همینو گفتی کوچولو )
باکوگو :( 💢 )
ا/ت :( 😂😁 )
زنگای بعدی رو هم گذروندی با هزار بدبختی و بالاخره وقت رفتن بود تو راه خونه داشتی با باکوگو در باره مسابقه صحبت میکردین و البته ا/ت از بقیه تعریف میکرد باکوگو نقطه ضعفاشونو میگفت
خلاصه رسیدید خونه کاراتونو کردید ولی هرکاری کردی خوابت نبرد برای فردا که قرار بود بری اکادمی استرس داشتی نمیدونستی چرا
هروقت میخواست اتفاق بدی بیوفته احساس خطر میکردی و استرس میگرفتی
[ ا/ت کوسه ی حیوانات وحشی داره پس عادیه اگر حس ششم داشته باشه :) ]
رفتی قرص خواب خوردی و خوابیدی و برای اکادمی اماده شدید همش استرس داشتی و اماده یه اتفاق بودی همون صب تو راه اکادمی به باکوگو هم گفتی :
ا/ت :( باکوگو یادته هروقت میخواست اتفاق بدی بیوفته حس ششمم بهم اخطار میداد ؟ )
باکوگو :( اره چطور باز چیکار کردی ؟)
ا/ت :( من کاری نکردم ولی وقتی دیشب خواستم بخوابم استرس داشتم و هنوزم دارم خیلی استرس بدیه )
باکوگو :( نگران نباش تو اکادمی کلی قهرمان وجود داره و البته خیر سرت یه داداش قدرت مندم داریاااا *با نیشخند جمله اخرش گفت* )
ا/ت :( باکوگو جدی دارم میگم الان موقع شوخی نیست یادت نمیاد دفعه قبلی وقتی خواستی ازم دفاع کنی اون دختره { توگا } به شدت زخمی کرد ؟ )
باکوگو :( خب الان میگی چی کار کنم بشینم لحظه مرگتو تماشا کنم بعدشم گفتم که خود ایزاوا یه تنه همرو حریفه )
ا/ت :( وایسا الان داری بهم روحیه میدی و میگی ازم محافظت میکنی ؟ )
باکوگو :( شاید )
ا/ت :( وایییییی باورم نمیشه غرورتو گذاشتی کناررررر )
باکوگو :( اوروسائی )
بالاخره رسیدید اکادمی رفتین تو کلاس این دفعه هنوز ایزاوا نیومده بود احتمالا دیر کرده و هنوز تو راهه پس با بچه های کلاس همصحبت شدی......
◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇
نظرتونو بگید ♡
بگید توی مای هیرو اکادمی دوست داشتی کوسه ی کدوم یکی از بچه هارو داشتید ؛)
من خودم دوست داشتم کوسه ی یائوروزو مومو رو داشتم :)
۲۵.۲k
۱۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.