part ⁸
کوک ویو
آفرین یونجون حسابی جلب توجه کرد
(نقشه کوک این بود که یونجون رو فراری بده تا حواس پلیسا به اون پرت شه تا کوک راحت تر فرار کنه )
بلاخره فرار کردم جیوو منتظرم باش (براش شادی روح جیوو صلوات 📿)
ویو یونجون
آخيش بلخره فرار کردم به لطف کوک دلم برای جیوو حسابی تنگ شده اما اون دیگه ازدواج کرده
پس میرم باندم رو جمع میکنم شاید از سینگلی در اومدم (آمین 🤲)
براش یه نامه فرستادم و رفتم سراغ خونم
ویو جیوو
داشتم فیلم میدیدم که یهو زنگ در خورد
+کیه؟
ن.ش:پستچی هستم براتون نامه اومده
+از طرف کیه ؟
ن.ش :اسم نداره
+ آ مرسی خدانگهدار
ن.ش :خداحافظ
رفتم نامرو خوندم
(جیوو عزیزم یونجونم خیلی دلم برات تنگ شده من تورو خیلی دوست دارم اما تو الان ازدواج کردی دوست دارم بونجون)
واقعا از من دست برداشته
داشتم به خاطراتم با یونجون فکر میک دم که در زنگ خورد
+بله ؟
_پستچی هستم
+اما من الان پستم رو تحویل گرفتم
_نمیدونم (جیوو نمیدونه کی پشت دره )
_میشه بیاین بسته رو تحویل بگیرین ؟
+آ باشه
_ فک نمیکردی آزاد بشم ؟
+ک..کو...کوک
_کوک ن ددی
+چ..چی
اومدم سمتم لبام رو به بازی گرفت وحشیانه می بوسید جوری که طعم خون رو توی دهنم حس کردم براید استایل بغلم کرد و پرتم کرد روی تخت
چیه ؟ انتظار ندارین که اینجا اسمات بنویسم ؟
نو چ هرکی اسمات خواست بیاد پی
پایان
آفرین یونجون حسابی جلب توجه کرد
(نقشه کوک این بود که یونجون رو فراری بده تا حواس پلیسا به اون پرت شه تا کوک راحت تر فرار کنه )
بلاخره فرار کردم جیوو منتظرم باش (براش شادی روح جیوو صلوات 📿)
ویو یونجون
آخيش بلخره فرار کردم به لطف کوک دلم برای جیوو حسابی تنگ شده اما اون دیگه ازدواج کرده
پس میرم باندم رو جمع میکنم شاید از سینگلی در اومدم (آمین 🤲)
براش یه نامه فرستادم و رفتم سراغ خونم
ویو جیوو
داشتم فیلم میدیدم که یهو زنگ در خورد
+کیه؟
ن.ش:پستچی هستم براتون نامه اومده
+از طرف کیه ؟
ن.ش :اسم نداره
+ آ مرسی خدانگهدار
ن.ش :خداحافظ
رفتم نامرو خوندم
(جیوو عزیزم یونجونم خیلی دلم برات تنگ شده من تورو خیلی دوست دارم اما تو الان ازدواج کردی دوست دارم بونجون)
واقعا از من دست برداشته
داشتم به خاطراتم با یونجون فکر میک دم که در زنگ خورد
+بله ؟
_پستچی هستم
+اما من الان پستم رو تحویل گرفتم
_نمیدونم (جیوو نمیدونه کی پشت دره )
_میشه بیاین بسته رو تحویل بگیرین ؟
+آ باشه
_ فک نمیکردی آزاد بشم ؟
+ک..کو...کوک
_کوک ن ددی
+چ..چی
اومدم سمتم لبام رو به بازی گرفت وحشیانه می بوسید جوری که طعم خون رو توی دهنم حس کردم براید استایل بغلم کرد و پرتم کرد روی تخت
چیه ؟ انتظار ندارین که اینجا اسمات بنویسم ؟
نو چ هرکی اسمات خواست بیاد پی
پایان
۷.۴k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.