فیک کوک
پارت ۹
کوک
الان ۵ساله که ات رفته هرچی دنبالش گشتم پیداش نکردم
ات
امروز صبح که بیدار شدم رفتم مین هو بیدار کنم (علامت: ً)
+مین هو پسر عزیزم بیدارشو
ً مامان بزار بخوابیم (لحنه بچگانه)
+مگه امروز نمخوای بری کره
بنده
مین هو تا اسمه کره شنید بلند شد رفت wc ات و مین هو رفتن صبحانه خوردن و آماده شدن با کای برن فرودگاه (بچه ها کای و ات داخل خواپیما با هم اشنامیشن 🔆)
ات و مین هو وکای سواره هوا پیما شدن
بعد از چتر ساعت رسیدن کره (بچه ها ات هنوز مدل هست همه عکساش با ماسک هست )رفتن خونه
ات
وقتی رسیدیم خونه ی کای خیلی قشنگ بودد مین هو چون خواب بود بردمش داخله اتاقی که اجوما آماده کرده بود گذاشتمش روی تخت و رفتم داخله اتاقه خودم یه دوش گرفتم لباسمو پوشیدم رفتم محل عکاسی وقتی رسیدم عکاسی کوک رو دیدم اون ایجا چیکار میکرد خیلی دلن میخواست برم بغلش کردم ولی نه اون بهم خیانت کرد
رفتم چند تا عکس گرفت رفتم خونه لباسمو عوض کردم میخواستم برای همهیشه مدل شدن کنار بزار فردا میرم شرکت استعفا میدم خودشه دیگه کوکو نمبینم بهترین کار میرم داخله کافه کار میکنم اه خودشه
کوک
امروز رفتم شرکت گفتنه بودن که ابن مدل از پاریس میاد وقتی اومد ماسک داشت گفته بودن که هیچ کس چهرشو ندیده
پرش زمان به فردا
ات
آماده شدم که اول برم بگردم دنباله کار
یه کار پیدا کردم اونم داخله کافه بود رفتم قرار داد امضا کردم
و رفتم شرکت تا استعفا بدم رفتم داخله اتاق مدیر
_بیا داخل
+سلام ریس
-کاری داری
+ریس من میخواستم که از کارم استعفا بدم
-چرا
+من دیگه خسته شدم میخوام با پیشه پسرم باشم (الان فهمیدم چه سوتی دادم 😐)
-بچه داری
+بله
-باشه بیا اینو امضا کن
+چشم ات استعفا نامه رو امضا کرد …….
اولی برای فرودگاه
دومی برای کار
سونی شرکت
کوک
الان ۵ساله که ات رفته هرچی دنبالش گشتم پیداش نکردم
ات
امروز صبح که بیدار شدم رفتم مین هو بیدار کنم (علامت: ً)
+مین هو پسر عزیزم بیدارشو
ً مامان بزار بخوابیم (لحنه بچگانه)
+مگه امروز نمخوای بری کره
بنده
مین هو تا اسمه کره شنید بلند شد رفت wc ات و مین هو رفتن صبحانه خوردن و آماده شدن با کای برن فرودگاه (بچه ها کای و ات داخل خواپیما با هم اشنامیشن 🔆)
ات و مین هو وکای سواره هوا پیما شدن
بعد از چتر ساعت رسیدن کره (بچه ها ات هنوز مدل هست همه عکساش با ماسک هست )رفتن خونه
ات
وقتی رسیدیم خونه ی کای خیلی قشنگ بودد مین هو چون خواب بود بردمش داخله اتاقی که اجوما آماده کرده بود گذاشتمش روی تخت و رفتم داخله اتاقه خودم یه دوش گرفتم لباسمو پوشیدم رفتم محل عکاسی وقتی رسیدم عکاسی کوک رو دیدم اون ایجا چیکار میکرد خیلی دلن میخواست برم بغلش کردم ولی نه اون بهم خیانت کرد
رفتم چند تا عکس گرفت رفتم خونه لباسمو عوض کردم میخواستم برای همهیشه مدل شدن کنار بزار فردا میرم شرکت استعفا میدم خودشه دیگه کوکو نمبینم بهترین کار میرم داخله کافه کار میکنم اه خودشه
کوک
امروز رفتم شرکت گفتنه بودن که ابن مدل از پاریس میاد وقتی اومد ماسک داشت گفته بودن که هیچ کس چهرشو ندیده
پرش زمان به فردا
ات
آماده شدم که اول برم بگردم دنباله کار
یه کار پیدا کردم اونم داخله کافه بود رفتم قرار داد امضا کردم
و رفتم شرکت تا استعفا بدم رفتم داخله اتاق مدیر
_بیا داخل
+سلام ریس
-کاری داری
+ریس من میخواستم که از کارم استعفا بدم
-چرا
+من دیگه خسته شدم میخوام با پیشه پسرم باشم (الان فهمیدم چه سوتی دادم 😐)
-بچه داری
+بله
-باشه بیا اینو امضا کن
+چشم ات استعفا نامه رو امضا کرد …….
اولی برای فرودگاه
دومی برای کار
سونی شرکت
۱۴.۰k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.