عاقبت اعتماد ⛓️(6)
عاقبت اعتماد ⛓️(6)
ات
بعد از اینکه لیا رفت من رفتم خونه..رفتم یه دوش 10 مینی گرفتم..موهامو خشک کردم.. موهام کوتاه بود تا روی شونه هام... موهام باز گذاشتم.لباسام رو هم پوشیدم..یه آرایش لایت کردم..
از خونه زدم بیرون و سوار ماشینم شدم وقتی رسیدم
ماشینم رو پارک کردم و وارد کلاب شدم....
جیمین
بعد از اینکه کارام توی اداره ی پلیس تموم شد رفتم خونه یه دوش گرفتم و موهامو خشک کردم...لباسام رو پوشیدم از خونه بیرون زدم و سوار ماشینم شدم
امیدوارم که چیزی دستگیرم بشه می خوام سعی کنم ک دلیل کشتن اون آدم هارو هم بفهمم...انقد فکرم درگیر بود ک نفهمیدم کی رسیدم...ماشین رو پارک کردم و وارد کلاب شدم......از من زود تر رسیده بود رفتم سمت میزی ک نشسته بود....بوی الکل و سیگار اذیتم می کرد به این بو عادت ندارم(ات=_///جیمین =+)
+سلام
_سلام
..(چند دیقه بعد گارسون اومد//گارسون=گ)
گ:...چی میل دارید
_..ویسکی
+ویسکی
گارسون رف سفارشا رو آورد
+واسه ی همکاری یه چیزیم ازت می خوام
_چی می خوای؟
+گذشتت
_گذشتم؟
+آره گذشتت...
_گذشته ی من ب چه درد ت می خوره؟
+همینجوری می خوام بدونم
_ام ولی من یه پیشنهاد بهتر دارم...بعد از اینکه یه نفرو رو واسم پیدا کردی و آوردی من باندم رو ب تو میدم
تو میشی رئیس باند من....گذشته ی من تو رو به هیچ چیز نمی رسونه
+باشه پیشنهادت رو قبول می کنم...ولی کی رو می خوای واست بیارم؟
_لی هان چیز زیادی ازش نمی دونم و نمیدونم رئیس کدوم بانده...اطلاعاتی ک ازش می دونم رو بهت می گم
ات
بعد از اینکه لیا رفت من رفتم خونه..رفتم یه دوش 10 مینی گرفتم..موهامو خشک کردم.. موهام کوتاه بود تا روی شونه هام... موهام باز گذاشتم.لباسام رو هم پوشیدم..یه آرایش لایت کردم..
از خونه زدم بیرون و سوار ماشینم شدم وقتی رسیدم
ماشینم رو پارک کردم و وارد کلاب شدم....
جیمین
بعد از اینکه کارام توی اداره ی پلیس تموم شد رفتم خونه یه دوش گرفتم و موهامو خشک کردم...لباسام رو پوشیدم از خونه بیرون زدم و سوار ماشینم شدم
امیدوارم که چیزی دستگیرم بشه می خوام سعی کنم ک دلیل کشتن اون آدم هارو هم بفهمم...انقد فکرم درگیر بود ک نفهمیدم کی رسیدم...ماشین رو پارک کردم و وارد کلاب شدم......از من زود تر رسیده بود رفتم سمت میزی ک نشسته بود....بوی الکل و سیگار اذیتم می کرد به این بو عادت ندارم(ات=_///جیمین =+)
+سلام
_سلام
..(چند دیقه بعد گارسون اومد//گارسون=گ)
گ:...چی میل دارید
_..ویسکی
+ویسکی
گارسون رف سفارشا رو آورد
+واسه ی همکاری یه چیزیم ازت می خوام
_چی می خوای؟
+گذشتت
_گذشتم؟
+آره گذشتت...
_گذشته ی من ب چه درد ت می خوره؟
+همینجوری می خوام بدونم
_ام ولی من یه پیشنهاد بهتر دارم...بعد از اینکه یه نفرو رو واسم پیدا کردی و آوردی من باندم رو ب تو میدم
تو میشی رئیس باند من....گذشته ی من تو رو به هیچ چیز نمی رسونه
+باشه پیشنهادت رو قبول می کنم...ولی کی رو می خوای واست بیارم؟
_لی هان چیز زیادی ازش نمی دونم و نمیدونم رئیس کدوم بانده...اطلاعاتی ک ازش می دونم رو بهت می گم
۶.۳k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.