فیک بی تی اس پارت ۱۲
~یک روز بعد~
کوک ویو:
صبح بلند شدم و حاضر شدم سعی کردم لباسم نه خیلی رسمی باشه و نه خیلی خودمونی یه دست گل بززززرگ براش گرفتم و گذاشتمش تو ماشین
با توجه به توضیحات کارکنان ادرس خونشونو پیدا کردم و رفتم دم در وایسادم میخواستم زنگ بزنم که بیاد پایین ولی...نه نمیتونم...همینطوری دور خودم میچرخیدمو تقریبا بلند میگفتم
_چطورییبهش بگمم چطوریی به ا/ت بگم دوسش دارم؟؟اگه قبولم نکنه چی؟...اونوقت چیکار کنم؟چی بگم...من...وای...
ا/ت ویو:
از خونه اومدم بیرون
که کوک رو دم در دیدم داشت با خودش حرف میزد
_چطورییبهش بگمم چطوریی به ا/ت بگم دوسش دارم؟؟اگه قبولم نکنه چی؟...اونوقت چیکار کنم؟چی بگم...من...وای...
+کوک؟..تو..اینجا...چیکار میکنی؟؟
_اوه نه...پشت سرمی نه؟...بازم گند زدم نه؟؟...چرا من نمیتونم درست به یکی اعتراف کنمم
+(به کیوتیش خندیدم)حق با توعه هربار میخوای اعتراف کنی گند میزنی
_بدجنسس...حالا...حالا نظرت چیه؟؟..قبول میکنی قرار بزاریمم؟؟...میشه بشی..ا/ت عه من؟(لبخند خرگوشی زد)
+(سرمو تکون دادم)اره...اره معلومه که اره،
-(جلو اومد منو بوسیدو بغلم کرد)
خببب برای اولین قرار کجا ببرمت؟؟...شهربازی چطوره؟؟
+بلام شسمک میقیری؟
-پشمک میقای؟؟
+اوعوم..
-ارهه البتهه
(براید استایل بغلم کردو گذاشتم توی ماشینش و دسته گلی بهم داد)
+(لبخند زدم)مرسییییی...این روی کیوتتو بیشتر از ریاستت دوست دارممممم خیلی خیلییی بیشترر
-(خندید و شروع به رانندگی کرد)
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
کوک ویو:
صبح بلند شدم و حاضر شدم سعی کردم لباسم نه خیلی رسمی باشه و نه خیلی خودمونی یه دست گل بززززرگ براش گرفتم و گذاشتمش تو ماشین
با توجه به توضیحات کارکنان ادرس خونشونو پیدا کردم و رفتم دم در وایسادم میخواستم زنگ بزنم که بیاد پایین ولی...نه نمیتونم...همینطوری دور خودم میچرخیدمو تقریبا بلند میگفتم
_چطورییبهش بگمم چطوریی به ا/ت بگم دوسش دارم؟؟اگه قبولم نکنه چی؟...اونوقت چیکار کنم؟چی بگم...من...وای...
ا/ت ویو:
از خونه اومدم بیرون
که کوک رو دم در دیدم داشت با خودش حرف میزد
_چطورییبهش بگمم چطوریی به ا/ت بگم دوسش دارم؟؟اگه قبولم نکنه چی؟...اونوقت چیکار کنم؟چی بگم...من...وای...
+کوک؟..تو..اینجا...چیکار میکنی؟؟
_اوه نه...پشت سرمی نه؟...بازم گند زدم نه؟؟...چرا من نمیتونم درست به یکی اعتراف کنمم
+(به کیوتیش خندیدم)حق با توعه هربار میخوای اعتراف کنی گند میزنی
_بدجنسس...حالا...حالا نظرت چیه؟؟..قبول میکنی قرار بزاریمم؟؟...میشه بشی..ا/ت عه من؟(لبخند خرگوشی زد)
+(سرمو تکون دادم)اره...اره معلومه که اره،
-(جلو اومد منو بوسیدو بغلم کرد)
خببب برای اولین قرار کجا ببرمت؟؟...شهربازی چطوره؟؟
+بلام شسمک میقیری؟
-پشمک میقای؟؟
+اوعوم..
-ارهه البتهه
(براید استایل بغلم کردو گذاشتم توی ماشینش و دسته گلی بهم داد)
+(لبخند زدم)مرسییییی...این روی کیوتتو بیشتر از ریاستت دوست دارممممم خیلی خیلییی بیشترر
-(خندید و شروع به رانندگی کرد)
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
۵.۰k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.