آرمی رها شده
پارت ۶
ته: برآید استایل بغلش کردم و بردمش داخل آنا یه آب قند بیار واسه بچه..آخ توهم مجبور بودی بدون آیفون زدن زارت بیای داخل و بچه رو زهرترک کنی؟..
کوک: من باید از تو بپرسم اینا کین؟
ته: خواهرای ناتنیم..مامان و بابام به سرپرست گرفت شون
کوک؛ اوو
آنا: من آنا هستم ( ذوق)
ته؛ آرمی هستن😂
کوک؛ خوشبختم😂..حالا چرا این غش کرد؟
ته: بایسش تویی
کوک: اوو😂..ولی چه خوشگله..هیجا مث این پیدا نمیشه
ته: بی تربیت..اینقد زود کراش نزن که😂
آنا: مگه جنسه :/
کوک؛😂 شوخی کردم..منظورم خودمم دیگه تموم شد گلبم رو دزدید
ته: داش تند نرو..ببینیم جوابش چیه..
کوک: مگه میشه کسی به جئون نه بگه
آنا: من..
کوک: دمپایی من که این جا جامونده کو؟
ته: خوب گفتی آنا
ا/ت: من کجام؟.. تا کوک رو دیدم دوباره از حال رفتم*
آنا: یه لحظه گمشو اون ور بچه تو رو نبینه..این کوفتی( آب قند) رو بخوره
کوک: ببخشید😂..دیس ایز لاو
ته: :/
ته: برآید استایل بغلش کردم و بردمش داخل آنا یه آب قند بیار واسه بچه..آخ توهم مجبور بودی بدون آیفون زدن زارت بیای داخل و بچه رو زهرترک کنی؟..
کوک: من باید از تو بپرسم اینا کین؟
ته: خواهرای ناتنیم..مامان و بابام به سرپرست گرفت شون
کوک؛ اوو
آنا: من آنا هستم ( ذوق)
ته؛ آرمی هستن😂
کوک؛ خوشبختم😂..حالا چرا این غش کرد؟
ته: بایسش تویی
کوک: اوو😂..ولی چه خوشگله..هیجا مث این پیدا نمیشه
ته: بی تربیت..اینقد زود کراش نزن که😂
آنا: مگه جنسه :/
کوک؛😂 شوخی کردم..منظورم خودمم دیگه تموم شد گلبم رو دزدید
ته: داش تند نرو..ببینیم جوابش چیه..
کوک: مگه میشه کسی به جئون نه بگه
آنا: من..
کوک: دمپایی من که این جا جامونده کو؟
ته: خوب گفتی آنا
ا/ت: من کجام؟.. تا کوک رو دیدم دوباره از حال رفتم*
آنا: یه لحظه گمشو اون ور بچه تو رو نبینه..این کوفتی( آب قند) رو بخوره
کوک: ببخشید😂..دیس ایز لاو
ته: :/
۱۳.۹k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.