♡شروع مجدد پارت۳♡
کوکی: تو با اون دختره چی کار داشتی؟ تهیونگ : هیچی خیلی دختره رو مخ بود هم دیروز تو رستوران همو دیدیم هم امروز و در هردو دو جا رفت رو مخم تو چی تو با اون دختره چی کار داشتی کوکی: دیروز تو دریا دیدمش داشتم ورزش میکردم امروز موقع خبرنگارا تهیونگ : اقا میگم نکنه دزدی چیزی باشن ؟ کوک: به نظرت جنبه همچین کاری رو دارن تهیونگ : نه یکی از یچه های کلاس: کی دزده کوکی: هیچی همون پسره : اگه نگی به معلم میگم ها کوکی: هیچی بابا اون دختره که امروز تهیونگ داشت باهاش دعوا میکرد و اون دختره که امروز با من پیداده شد پسرع : پس درست حدس زدین اونا دزدن کوکی: پس چرا خبرنگارا دورشون بود؟ پسره: بابا منظورم اینکه دزد قلب های پسران تهیونگ: به نظرم بیشتر دزد مخن تا دزد قلب پسرع: هوی اینجوری نگو من رو ات کراش دارم کوکی: باش بابا توهم حالا اصلا برو سر میزت بشین اه..... زدی تو اعصابمون تهیونگ : نه بابا بشین ببینم کوکی چرا بشینه ؟ تهیونگ: بزار ببینیم چیکارن خوب کوکی : اها خوب بگو ببینم چی کارن؟ پسره: خوب ات همونی که کوکی باهاش صبح رسیدن اون و میا که تهیونگ باهاش رسید هردو بازیگر های محبوب هستن البته ات بیشتر چون اون مدل هم هست
از زبون ات
رفتیم تو کلاس کل ماجرا هارو با میا تعریف کردیم که یک دوتا دختر اودن اولی : هوی ات چون تازه اومدی به مدرسع ی ما از هیچی خبر نداری بزار بهت بگم دور و اطراف کوکی من نمیپلکی ات: این کوکی کی هست حالا دختره : همونی که امروز باهم رسیدین مدرسه فهمیدی ات: واس خودت من کور نیستم که برم اونو بردارم بهتر از اونم هست اومد بزنه تو دهنم که دستش و پیچوندم دختره دومی : هوی میا بزار به تو هم به فهمونم دور اطراف ته ته ی من بپلکی خونت پای خودته میا : مگه اسمش تهیونگ نبود؟ دختر : اسمش و از کجا میدونی ؟😡 میا : چون وقتی داشتیم میومدیم اون کوکی اون جنابالی ( اون جنابالی😂😂) گفت تهیونگ بیا بریم دختره: من بهش میگم ته ته اوکی میا: برو حوصلت و ندارم رفتن زنگ خورد و رفتیم نشستیم و درس تموم شد و زنگ تفریح خورد
از زبون ات
رفتیم تو کلاس کل ماجرا هارو با میا تعریف کردیم که یک دوتا دختر اودن اولی : هوی ات چون تازه اومدی به مدرسع ی ما از هیچی خبر نداری بزار بهت بگم دور و اطراف کوکی من نمیپلکی ات: این کوکی کی هست حالا دختره : همونی که امروز باهم رسیدین مدرسه فهمیدی ات: واس خودت من کور نیستم که برم اونو بردارم بهتر از اونم هست اومد بزنه تو دهنم که دستش و پیچوندم دختره دومی : هوی میا بزار به تو هم به فهمونم دور اطراف ته ته ی من بپلکی خونت پای خودته میا : مگه اسمش تهیونگ نبود؟ دختر : اسمش و از کجا میدونی ؟😡 میا : چون وقتی داشتیم میومدیم اون کوکی اون جنابالی ( اون جنابالی😂😂) گفت تهیونگ بیا بریم دختره: من بهش میگم ته ته اوکی میا: برو حوصلت و ندارم رفتن زنگ خورد و رفتیم نشستیم و درس تموم شد و زنگ تفریح خورد
۲۵.۶k
۱۹ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.