Family members
پارت ۱۹
* دو ساعت بعد*
کوک: ا/ت؟..ا/ت! بیدارشو!
ا/ت: چیه؟
کوک: بیا کمکت کنم لباسات رو دربیاری*..
ا/ت؛ واسه چی؟
کوک: میخوام بخورمت :/...کمکت کنم حموم کنی دیگه!
ا/ت: باشه
کوک؛ درد داری؟
ا/ت: یه کوچولو
کوک: الان که بریم حموم بهترم میشی !
***
ا/ت: من و کوک و یونا سه تایی حموم کردیم و الان با حوله نشستیم با هات چاکلت فیلم میبینیم*
کوک: خب دیگه بریم آماده بشیم بریم بیرون *
ا/ت: کجا؟
کوک: :/..خونه اصغر آقا..با لیا اینا مگه قرار نذاشتیم
ا/ت: هااا..بدو بدو*
* کافه مک دونالد*
لیا: بلاخره..
ا/ت: نق نق نکن دیگه دختر
نامی: چی میخوری؟
ا/ت: والا من الان بشدت همبرگر میخوام
لایا: منم همبرگر موخوامم
ا/ت: آخ خاله فداش بشع
یونا: زدن زیر گریه*
ا/ت: کوک شیشه شیرش رو بده*
کوک: در شیشه شیر رو باز کردن و دادمش به ا/ت*
لیا: باشه..پس اگه موافق باشید غذا بگیریم
نامجون: موافقم
لایا: خاله میشع من به یونا شی شیر بدم؟
ا/ت: من گرفتمش تو شیشه رو نگه دار*
لایا: باشه* ( ذوق)
کوک: توضیح دادت نقشه به لیا و نامجون
نامجون: عالیه کههه
لیا: نقشه خوبیه..حالا کی بریم؟
کوک: بزار به بقیه هم بگیم اونوقت تصمیم میگیریم
* خونه*
کوک: من رفتم بخوابم که ا/ت با یونا اومد کنارم
ا/ت: یونا خانوم باباشون رو میخوان*
کوک: خنده* الهی من قربونش برم..فداش بشم من..پس من رفتم*.. شب بخیر
ا/ت: چی چی یو شب بخیر من بدون تو خوابم نمیبره
کوک: بزار بخوابونمش بیام*
ا/ت: باشه
* دو ساعت بعد*
کوک: ا/ت؟..ا/ت! بیدارشو!
ا/ت: چیه؟
کوک: بیا کمکت کنم لباسات رو دربیاری*..
ا/ت؛ واسه چی؟
کوک: میخوام بخورمت :/...کمکت کنم حموم کنی دیگه!
ا/ت: باشه
کوک؛ درد داری؟
ا/ت: یه کوچولو
کوک: الان که بریم حموم بهترم میشی !
***
ا/ت: من و کوک و یونا سه تایی حموم کردیم و الان با حوله نشستیم با هات چاکلت فیلم میبینیم*
کوک: خب دیگه بریم آماده بشیم بریم بیرون *
ا/ت: کجا؟
کوک: :/..خونه اصغر آقا..با لیا اینا مگه قرار نذاشتیم
ا/ت: هااا..بدو بدو*
* کافه مک دونالد*
لیا: بلاخره..
ا/ت: نق نق نکن دیگه دختر
نامی: چی میخوری؟
ا/ت: والا من الان بشدت همبرگر میخوام
لایا: منم همبرگر موخوامم
ا/ت: آخ خاله فداش بشع
یونا: زدن زیر گریه*
ا/ت: کوک شیشه شیرش رو بده*
کوک: در شیشه شیر رو باز کردن و دادمش به ا/ت*
لیا: باشه..پس اگه موافق باشید غذا بگیریم
نامجون: موافقم
لایا: خاله میشع من به یونا شی شیر بدم؟
ا/ت: من گرفتمش تو شیشه رو نگه دار*
لایا: باشه* ( ذوق)
کوک: توضیح دادت نقشه به لیا و نامجون
نامجون: عالیه کههه
لیا: نقشه خوبیه..حالا کی بریم؟
کوک: بزار به بقیه هم بگیم اونوقت تصمیم میگیریم
* خونه*
کوک: من رفتم بخوابم که ا/ت با یونا اومد کنارم
ا/ت: یونا خانوم باباشون رو میخوان*
کوک: خنده* الهی من قربونش برم..فداش بشم من..پس من رفتم*.. شب بخیر
ا/ت: چی چی یو شب بخیر من بدون تو خوابم نمیبره
کوک: بزار بخوابونمش بیام*
ا/ت: باشه
۴۵.۰k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.