Cold hearted

part¹
"دانشگاه"
مدیر:جناب کیم شما دوباره کی رو کتک زدیم"داد"
ته:من؟ هان یکی از پاچه خوارا"پوزخند"
م.یارو:تو با چه اجازه ای پسر منو زدی"داد"
ته:خفه شو زنیکه هرزه میدونی من کیم"داد"
پ.یارو:میخوای کی باشی
ته:من وارث بزرگترین شرکت کرم بی عقل"پوزخند"
«در حال دعوا»
هانا:میگم ببخشید اونجا چخبره "تعجب"
یارو:مدیر و یکی از بچه ها دارن دعوا میکنن
هانا:اهان ولی اونا الان جلو کلاس ۳_D هستن و من باید برم تو همون کلاس
یارو:از بینشون رد شو
هانا:ببخشید میشه برین کنار
مدیر:تو دیگه کی هستی
هانا:من دانش آموز کلاس 3_D هستم و شما الان جلو کلاس ما دارین دعوا میکنن و ماهم باید بریم تو زنگ تفریح تمام شده"خنده"
م.یارو:۳_D؟ پس سونگهو رو میشناسی
هانا:اوه بله اون خیلی درس خونه نکنه شما مادرشین"خنده"
م.سونگهو:بله من مادرشم و این اقا پسر منو کتک زده
مدیر:هر موقع مدرکتو گرفتی بیا پیش خودم معلم باش
هانا:حتما مدیر
پ.سونگهو:پسر من رو همه دوست دارن؟
هانا:حقیقتا هیچکس دوستش نداره چون پاچه خواری میکنه"خنده"
ته:اگر دعواتون تمام شد برین کنار می‌خوام برم خونه
مدیر:احمق "زیر لب"
ته:می‌دونم اسمتو دوست داری ولی نباید همش بگی"سرد"
سونگهو:مامان مامان این همون دختریه که ازش خوشم میاد
هانا:خب من دیگه میرم
م.سونگهو:عروس خودمی
هانا،زود تصمیم نگیرین من شاید مهربون باشم ولی اگر کسی ازم خواستگاری کنه مثل کاری که اون پسر کرد اون ادمو میکشم"خنده"
"زنگ خونه"
لینا:هانا بیا بریم
هانا:لینا خبر بهت رسیده که دوباره دعوا شده
لینا:اره....هانا؟ چرا اونجوری صحبت کردی
هانا،چون علاقه ای به ازدواج با یه پابو=احمق ندارم خب دیگه بریم
"خونه"
هانا:مامان من اومدم
م.کوک:سلام دختر گلم شنیدم با یه خانواده بد رفتار کردی
کوک:منم شنیدم
هانا:اوهوم
پ.کوک:یه خبر مهم من دارم هانا رو برای ادامه تحصیل میبرم تایلند
کوک:چی ؟ من دلم برا هانا تنگ میشه
هانا:هورااااااااااااا..........داداش خب بگو تنگ نشه دلت
م.کوک:کی
پ.کوک:فقط تنهایی باید بره........... امشب پس هانا وسایلتو جمع کن
هانا:الان میرم جمع میکنم"ذوق"
م.کوک:چند سال اونجا هست
و.کوک:فکر کنم تا ۲۰ سالگیش
کوک:پس فکر کنم میشه ۴ سال
"شب-فرودگاه"
کوک:خواهر کوچولو دلم برات تنگ میشه پس مراقب خودت باش
هانا:من همیشه مراقب خودمم "خنده"
پ.کوک:دخترم هرکس خواست اذیتت کنه اسپری فلفل بزن تو صورتش
م.کوک:ای کاش زودتر ۴ سال فرا برسه
هانا :