مرد پشت نقاب...
پارت 4
سریع دفترو کوبیدم رو میز و تکلیفمو نوشتم تو اون لحظه دوست و کوک و فلان حالیم نبود فقط نمیخواستم مثل دفعات قبل معلم جلو همه برینه بهم
کوک که دید عین دارکوب دارم تکلیفمو انجام میدم گفت
+کمک نمیخوای؟
-چرا میخوام میشه اینارو بنویسی
+نه
-...پس چرا پرسیدی کمک میخوام یا نه
+پرسیدم کمک میخوای یا نه نپرسیدم که کمکت کنم یا نه
-خببب میشه کمکم کنی؟
+نه.
اینو گفت و پاشد رفت بیرون از کلاس.
-کجا میری الان معلم میاددد
بی اهمیت رفت.
بعد این که معلم اومد پنج دقیقه کلاس چرت و پرت گفت و من تونستم سریع تکلیفمو بنویسم و تموم کنم ولی کوک هنوزم نیومده بود
ساعت هشت و ربع کوک درو باز کرد و با یه ساندویچ اومد داخل و معلم بهش چیزی نگفت.
اومد نشست پیشم و شروع کرد به خوردن ساندویچ.
مثل بز زل زده بودم بهش چون برام عجیب بود چرا معلما چیزی بهش نمیگن. پارتی داره ایا؟
زنگ تفریح که خورد با کوک رفتیم حیاط هیچ سوالی راجب اینکه چرا هیچ کی بهش گیر نمیده نپرسیدم ولی اون ازم پرسید.
+شغل بابات چیه لیان؟
-خببب اون صاحب یه رستوران سنتیه
+خوبه
-چرا اینو پرسیدی؟
+تو این مدرسه به طبقات اجتماعی زیاد اهمیت میدن.
به دور اشاره کرد و گفت
+اونجارو نگا کن.
همون دوتا دو قلوی مرموز بودن که داشتن از گوشه حیاط همرو زیر نظر میگرفتن.
+اونجا نه اینور
-از کجا فهمیدی من داشتم به کجا نگا میکردم.
چیزی نگفت و به اونجا اشاره کرد. نگاشو دنبال کردم و دیدم که چهار نفر از بچه ها دارن یکیو کتک میزنن
-چرا اینکارو میکنن؟
+یه دلیل مسخره داره.
-چیه؟
نگا کرد بهم.
+چون باباش فقیره.
-ها...
+گفتم که اینجا مدرسه کثیفیه. خاندان خود مدیر هم اینجا درس میخونن و گرگ ان در لباس بره
اشاره کرد به یه نفر
+اونو ببین
نگا کردم و دیدم همون دختری بود که دیروز سیگار میکشید
+اون تو کلاس ماس مراقبش باش اون یکی از نوه های عزیز مدیره
دوباره به اون دعوایی که گوشه حیاط بود اشاره کرد.
+اون چهار نفر زیر دسته این دختری ان که به ظاهر پاکه.
-تو اینارو از کجا میدونی؟
هیچی نگفت
-هعی با تو ام!
+به هر حال باید اطلاعات کافی راجب محیطی که توشیم داشته باشیم.
-هفف حالا چرا اونا اون بدبختو زیر درختا کتک میزنن؟ اونم وسط حیاط استتارشون خیلی کمه که لو میرن.
+معذرت میخوام چجوری لو میرن؟ کسی مگه جرعت داره بره بگه؟ میدونی که مدرک نداشته باشه برا خودش دردسر میشه چون اونا جایی این کارو انجام میدن که دوربین نداره و اگرم بچه ای ببینه اگه بره بگه از هر طرف پاره میشه.
-عاااا
-راستش دارم به خود تو هم شک میکنم نکنه تو هم از فامیلای مدیری؟
+نه
-پس چرا بهت گیر نمیدن؟
+چون جرعت ندارن
-ها؟
ادامه دارد...
لایک و کامنت یادتون نره و اگه از اکسپلور میاید حتما فالو کنید ♥️
سریع دفترو کوبیدم رو میز و تکلیفمو نوشتم تو اون لحظه دوست و کوک و فلان حالیم نبود فقط نمیخواستم مثل دفعات قبل معلم جلو همه برینه بهم
کوک که دید عین دارکوب دارم تکلیفمو انجام میدم گفت
+کمک نمیخوای؟
-چرا میخوام میشه اینارو بنویسی
+نه
-...پس چرا پرسیدی کمک میخوام یا نه
+پرسیدم کمک میخوای یا نه نپرسیدم که کمکت کنم یا نه
-خببب میشه کمکم کنی؟
+نه.
اینو گفت و پاشد رفت بیرون از کلاس.
-کجا میری الان معلم میاددد
بی اهمیت رفت.
بعد این که معلم اومد پنج دقیقه کلاس چرت و پرت گفت و من تونستم سریع تکلیفمو بنویسم و تموم کنم ولی کوک هنوزم نیومده بود
ساعت هشت و ربع کوک درو باز کرد و با یه ساندویچ اومد داخل و معلم بهش چیزی نگفت.
اومد نشست پیشم و شروع کرد به خوردن ساندویچ.
مثل بز زل زده بودم بهش چون برام عجیب بود چرا معلما چیزی بهش نمیگن. پارتی داره ایا؟
زنگ تفریح که خورد با کوک رفتیم حیاط هیچ سوالی راجب اینکه چرا هیچ کی بهش گیر نمیده نپرسیدم ولی اون ازم پرسید.
+شغل بابات چیه لیان؟
-خببب اون صاحب یه رستوران سنتیه
+خوبه
-چرا اینو پرسیدی؟
+تو این مدرسه به طبقات اجتماعی زیاد اهمیت میدن.
به دور اشاره کرد و گفت
+اونجارو نگا کن.
همون دوتا دو قلوی مرموز بودن که داشتن از گوشه حیاط همرو زیر نظر میگرفتن.
+اونجا نه اینور
-از کجا فهمیدی من داشتم به کجا نگا میکردم.
چیزی نگفت و به اونجا اشاره کرد. نگاشو دنبال کردم و دیدم که چهار نفر از بچه ها دارن یکیو کتک میزنن
-چرا اینکارو میکنن؟
+یه دلیل مسخره داره.
-چیه؟
نگا کرد بهم.
+چون باباش فقیره.
-ها...
+گفتم که اینجا مدرسه کثیفیه. خاندان خود مدیر هم اینجا درس میخونن و گرگ ان در لباس بره
اشاره کرد به یه نفر
+اونو ببین
نگا کردم و دیدم همون دختری بود که دیروز سیگار میکشید
+اون تو کلاس ماس مراقبش باش اون یکی از نوه های عزیز مدیره
دوباره به اون دعوایی که گوشه حیاط بود اشاره کرد.
+اون چهار نفر زیر دسته این دختری ان که به ظاهر پاکه.
-تو اینارو از کجا میدونی؟
هیچی نگفت
-هعی با تو ام!
+به هر حال باید اطلاعات کافی راجب محیطی که توشیم داشته باشیم.
-هفف حالا چرا اونا اون بدبختو زیر درختا کتک میزنن؟ اونم وسط حیاط استتارشون خیلی کمه که لو میرن.
+معذرت میخوام چجوری لو میرن؟ کسی مگه جرعت داره بره بگه؟ میدونی که مدرک نداشته باشه برا خودش دردسر میشه چون اونا جایی این کارو انجام میدن که دوربین نداره و اگرم بچه ای ببینه اگه بره بگه از هر طرف پاره میشه.
-عاااا
-راستش دارم به خود تو هم شک میکنم نکنه تو هم از فامیلای مدیری؟
+نه
-پس چرا بهت گیر نمیدن؟
+چون جرعت ندارن
-ها؟
ادامه دارد...
لایک و کامنت یادتون نره و اگه از اکسپلور میاید حتما فالو کنید ♥️
۹.۳k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.