دوـپارـتیـ فـ ـلیـکسـ★✪↪
دوـپارـتیـ فـ ـلیـکسـ★✪↪
#فلیکس
دامن سورمه ای رنگش را برتن کرد و کروات قرمز رنگش را دور گردن ظریفش سفت کرد(اگه دژاوو نیس پس چیه؟😂)کت سورمه ای اش را پوشید
به سمت ایستگاه اتوبوس رفت و سوار اتوبوس⁴⁴¹⁹شد
از اتوبوس زرد رنگ خارج شد
به سمت کلاسی که همکلاسی ها و به اصطلاح دوستانش انجا بودند رفت
قلبش دوباره بی طاقت شد دوباره اورا دید پسری محبوب و زیبا که تمام دختران
مدرسه از اون خوششان می امد مویی بلوند و کک و مک های روی گونه هایش و
البته صدای کلفتی که با قیافه بانمکش تضاد ایجاد کرده بود اورا خواستنی تر
میکرد او کاملا بی نقص بود قلب دخترک درحال تلاش برای فرار کردن از قفسه
سینه اش و رفتن به سوی او بود،واقعا تند میزد! دخترک که تپش قلب داشت و
نباید زیاد هیجان زده میشد ایندفعه واقعا محو زیبایی پسر شد و ناخواسته ضربان
قلبش بالا رفته بود اما هیچکس از این بیماری خبر نداشت ارام پیرهن سفید زیر
کتش را فشرد و نفس های عمیق میکشید خواست از کلاس بیرون برود اما ناگهان همه چیز برایش تار شد دستش را بیشتر فشرد تا بلکه قلب بی جنبه اش کمی ارام بگیرد اما قلبش قبول نکرد بلکه پس تندتر از قبل شروع به تپیدن کرد سر دخترک گیج رفت ناخواسته با دو زانوهایش روی زمین افتاد که توجه همه را بیش از حد جلب کرد همه صداها و دیده هایش برایش مانند خواب نامفهوم بودند سعی کرد بلند شود اما همه به سمت او هجوم اوردند و گفتند
«ا/ت حالت خوبه؟»«چت شده میخوای بری درمونگاه؟» اما دخترک در جواب گفت«من خوبم چیزیم نیست حالم خوبه فقط یه لحظه سرم گیج رفت» درهمان لحظه پسر مو بلوند گفت«مطمئنی حالت خوبه رنگت بدجور پریده»اما دخترک باز هم در جواب گفت«حالم خوبه واقعا» به سختی بلند شد و خواست حرکت کند که دوباره سرش گیج رفت و همه چیز برایش سیاه شد و پاهایش شل شد و دستِ شل شده اش از قلبش کنار رفت،خودش را به سرنوشت سپرد تا ببیند چه چیزی برایش رقم میزند
دخترک در بغل پسر مو بلوند افتاد و چشماتش کامل بسته شدند و بدنش کاملا بی روح شد به طوری که انگار روح از بدنش فرار کرده
پسر که تعحب کرده بود دخترک را صدا زد«ا/ت ا/ت حالت خوبه ا/ت» دخترک را براید استایل بلند کرد و به سرعت به درمانگاه مدرسه رساند و به پرستار گفت«دیدم سمت قلبشو گرفته بود و هی انگار چشماش سیاهی میرفت و اخر سر هم غش کرد و بدنش اینطور سرد شد»
پرستار بعد از معاینه دخترک گفت«...»
شرایط ²لایک²کامنت
اولین بارمه تک پارتی مینویسم میشه بگید خوب بود یا نه تا بدونم دفعه بعد بنویسم یا نه:)
#فلیکس
دامن سورمه ای رنگش را برتن کرد و کروات قرمز رنگش را دور گردن ظریفش سفت کرد(اگه دژاوو نیس پس چیه؟😂)کت سورمه ای اش را پوشید
به سمت ایستگاه اتوبوس رفت و سوار اتوبوس⁴⁴¹⁹شد
از اتوبوس زرد رنگ خارج شد
به سمت کلاسی که همکلاسی ها و به اصطلاح دوستانش انجا بودند رفت
قلبش دوباره بی طاقت شد دوباره اورا دید پسری محبوب و زیبا که تمام دختران
مدرسه از اون خوششان می امد مویی بلوند و کک و مک های روی گونه هایش و
البته صدای کلفتی که با قیافه بانمکش تضاد ایجاد کرده بود اورا خواستنی تر
میکرد او کاملا بی نقص بود قلب دخترک درحال تلاش برای فرار کردن از قفسه
سینه اش و رفتن به سوی او بود،واقعا تند میزد! دخترک که تپش قلب داشت و
نباید زیاد هیجان زده میشد ایندفعه واقعا محو زیبایی پسر شد و ناخواسته ضربان
قلبش بالا رفته بود اما هیچکس از این بیماری خبر نداشت ارام پیرهن سفید زیر
کتش را فشرد و نفس های عمیق میکشید خواست از کلاس بیرون برود اما ناگهان همه چیز برایش تار شد دستش را بیشتر فشرد تا بلکه قلب بی جنبه اش کمی ارام بگیرد اما قلبش قبول نکرد بلکه پس تندتر از قبل شروع به تپیدن کرد سر دخترک گیج رفت ناخواسته با دو زانوهایش روی زمین افتاد که توجه همه را بیش از حد جلب کرد همه صداها و دیده هایش برایش مانند خواب نامفهوم بودند سعی کرد بلند شود اما همه به سمت او هجوم اوردند و گفتند
«ا/ت حالت خوبه؟»«چت شده میخوای بری درمونگاه؟» اما دخترک در جواب گفت«من خوبم چیزیم نیست حالم خوبه فقط یه لحظه سرم گیج رفت» درهمان لحظه پسر مو بلوند گفت«مطمئنی حالت خوبه رنگت بدجور پریده»اما دخترک باز هم در جواب گفت«حالم خوبه واقعا» به سختی بلند شد و خواست حرکت کند که دوباره سرش گیج رفت و همه چیز برایش سیاه شد و پاهایش شل شد و دستِ شل شده اش از قلبش کنار رفت،خودش را به سرنوشت سپرد تا ببیند چه چیزی برایش رقم میزند
دخترک در بغل پسر مو بلوند افتاد و چشماتش کامل بسته شدند و بدنش کاملا بی روح شد به طوری که انگار روح از بدنش فرار کرده
پسر که تعحب کرده بود دخترک را صدا زد«ا/ت ا/ت حالت خوبه ا/ت» دخترک را براید استایل بلند کرد و به سرعت به درمانگاه مدرسه رساند و به پرستار گفت«دیدم سمت قلبشو گرفته بود و هی انگار چشماش سیاهی میرفت و اخر سر هم غش کرد و بدنش اینطور سرد شد»
پرستار بعد از معاینه دخترک گفت«...»
شرایط ²لایک²کامنت
اولین بارمه تک پارتی مینویسم میشه بگید خوب بود یا نه تا بدونم دفعه بعد بنویسم یا نه:)
۴.۷k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.