(پارت پنجم)
(پارت پنجم)
ادامه))
ویو کوک(:
ولی من نمی زاشتم. من چون قبلن در باره خون اشام ها خونده بودم یادم اومد خون اشا می که تازه روهش ازاد شده نیاز به خون داره به خواطر همین گذاشتم بره تو گردنم و خو.نم رو مزه کنه. اولش درد داره اما بعدش دردی نداره. ی پنج دقیه ی روی گردنم بود بعدم بلند شد
ویو لیا (:
بعد از۵دقیقه از روی گردن کوک بلند شدم خیلی بهم چسبید انگار صد سال بود خون نخورده بود ی اومدم دیدم دهنم خونیه ترسیدم که یهو کوک گفت
کوک: خوش مزه بود
لیا: 😳🤨
کوک: می خوای مزه یه چیز دیگه هم بچشی
لیا: مثلا چی
که یهو کوک بلد شد و منو بو.سید وای پشمام ریخت
از اون ور رینا داشت لزت می بورد که یهو بکیون اومد
بکیون: اینجا چه خبره
من سری لبم رو از روی لب کوک بر داشتم و دهنمو بستم که دندون های نیشم دیده نشه
لیا: هیچی
بکیون: اها، 🤨
که کوک امد جلوم و گفت
کوک: همه ساکت
که یهو جلوی من زانو زد و گفت......
اینم از پارت ۵
بای👋😘❤
ادامه))
ویو کوک(:
ولی من نمی زاشتم. من چون قبلن در باره خون اشام ها خونده بودم یادم اومد خون اشا می که تازه روهش ازاد شده نیاز به خون داره به خواطر همین گذاشتم بره تو گردنم و خو.نم رو مزه کنه. اولش درد داره اما بعدش دردی نداره. ی پنج دقیه ی روی گردنم بود بعدم بلند شد
ویو لیا (:
بعد از۵دقیقه از روی گردن کوک بلند شدم خیلی بهم چسبید انگار صد سال بود خون نخورده بود ی اومدم دیدم دهنم خونیه ترسیدم که یهو کوک گفت
کوک: خوش مزه بود
لیا: 😳🤨
کوک: می خوای مزه یه چیز دیگه هم بچشی
لیا: مثلا چی
که یهو کوک بلد شد و منو بو.سید وای پشمام ریخت
از اون ور رینا داشت لزت می بورد که یهو بکیون اومد
بکیون: اینجا چه خبره
من سری لبم رو از روی لب کوک بر داشتم و دهنمو بستم که دندون های نیشم دیده نشه
لیا: هیچی
بکیون: اها، 🤨
که کوک امد جلوم و گفت
کوک: همه ساکت
که یهو جلوی من زانو زد و گفت......
اینم از پارت ۵
بای👋😘❤
۲.۳k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.