پارت:1
پارت:1
سال هاست زمین در حال جنگ بین ادم فضایی ها هست و تقریبا مثل انسان داره منقرض میشه امروز اخبار نشون داد که تعداد انسان ها به یک هزار نفر رسید همه ی افراد خانوادم مردن فقط پدر و مادرم موندن و کل نسل خواندان ما مردن امروز پدر مادرم مردن و من تصمیم دارم برای انتقام وارد سفینشون شم
نکته:اسم شخصیت اصلی هستی هست و برای اینکه راحت تر بشه درک کرد من جوری داستان رو مینویسم انگار از زبان خودمه و نمیگم که هستی تصمیم داره وارد سفینه شه از کلمه ی خودم استفاده میکنمو خودمو جای شخصیت اصلی میزارم .»
هستی دختری 9 ساله هست
وارد سفینه فضایی ها شدم خیلی ترسناکه همه جا پر از جسد های ازمایش شده هست بیخیال من فقط باید روی حدفم یعنی کشتن فرمانده ی اونا بزارم
اه لعنتی یه صدایی میاد اونا دارن میان رفتم وارد یه سفینه ی کوچیک شدم که به اونجا متصل بود
هستی :اینا دیگه چیه داخل این سفینه ی چرا همچین کتابی هست خیلی عجیبه بهتره با خودم ورش دارم
هستی :لعنتی اونا دارن میان برم داخل این سفینه ی کوچیک تر
صدای ربات کوچک داخل سیاره :ده ثانیه تا پرتاب به جهان T_28
هستی :چی لعنتی داری چه اتفاقی میوفته باید سریه از اینجا خارج شم
چرا تر باز نمیشه خدایا خودت کمکم کن
یه گاز داخل سفینه میاد بیرون که باعث میشه بیهوش شم...... این داستان ادامه دارد
سال هاست زمین در حال جنگ بین ادم فضایی ها هست و تقریبا مثل انسان داره منقرض میشه امروز اخبار نشون داد که تعداد انسان ها به یک هزار نفر رسید همه ی افراد خانوادم مردن فقط پدر و مادرم موندن و کل نسل خواندان ما مردن امروز پدر مادرم مردن و من تصمیم دارم برای انتقام وارد سفینشون شم
نکته:اسم شخصیت اصلی هستی هست و برای اینکه راحت تر بشه درک کرد من جوری داستان رو مینویسم انگار از زبان خودمه و نمیگم که هستی تصمیم داره وارد سفینه شه از کلمه ی خودم استفاده میکنمو خودمو جای شخصیت اصلی میزارم .»
هستی دختری 9 ساله هست
وارد سفینه فضایی ها شدم خیلی ترسناکه همه جا پر از جسد های ازمایش شده هست بیخیال من فقط باید روی حدفم یعنی کشتن فرمانده ی اونا بزارم
اه لعنتی یه صدایی میاد اونا دارن میان رفتم وارد یه سفینه ی کوچیک شدم که به اونجا متصل بود
هستی :اینا دیگه چیه داخل این سفینه ی چرا همچین کتابی هست خیلی عجیبه بهتره با خودم ورش دارم
هستی :لعنتی اونا دارن میان برم داخل این سفینه ی کوچیک تر
صدای ربات کوچک داخل سیاره :ده ثانیه تا پرتاب به جهان T_28
هستی :چی لعنتی داری چه اتفاقی میوفته باید سریه از اینجا خارج شم
چرا تر باز نمیشه خدایا خودت کمکم کن
یه گاز داخل سفینه میاد بیرون که باعث میشه بیهوش شم...... این داستان ادامه دارد
۵۳۹
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.