رمان یک عاشقانه بی صدا :)!پارت ۲
رمان یک عاشقانه بی صدا :)!پارت ۲
.
.
+اصلا ریدن تو حالم
-خب تو که اونا رو میشناسی ولشون کن
+هعی پرگل هی
قهوه هامونو آوردن و شروع کردیم به حرف زدن که ..
-ایششششش باز این پیداش شد 😐
+کیو میگی ؟
-همین مرتیکه ، پرهام پاکزاد
+پرهام پاکزاد کدوم خریع
-از بچه های دانشگاس
+چطور من نمیشناسم
-اخه بیشعور ما کلا یدونه کلاس با هم داریم چجوری میخوای ببینیش ، شانس گندم این تو همه کلاسام هست
+مشکلش چیه
-ازش خوشم نمیاد
•سلام پرگل خانم مختاری 😗
-درد بگیری
•چیزی فرمودید ؟
-نه خیر
•سلام
+سلام
•شما؟
-اخه به تو چه اصلا دوست دخترمه
•اخه پسر که نیستی
+😂😂😂😂😂
-پریا دهنتو میبندی
•پریا خانم ، پرهام هستم!
+خوشبختم ؛ بفرمایید بشینید
•وقت تونو نگیرم
+نه بابا
-اتقاقا میخوام بشینم
در کمال ناباوری نشست ، توی چشای پرگل پیامای خوبی برای من نبود ، از چشاش میخوندم قراره پارم کنه
بعد از حرف زدن با پرهام ، فهمیدم که پسر خوبیه ، ولی پرگل معلوم نیست چه بدی ای توش دیده
کم کم پرهام رفت
-یعنی پریا پارت میکنم
+وای پرگل ، این که خیلی بچه خوبی بود ..
-جون عمش
+مشکلت چیه
-خود شیرینه
+وا
-اونروز تکلیف ها رو اون داشت نگاه میکرد هیچکس نیاورده بود ولی زد آوردن ولی برا من زد نیاورده
+جر😂
-روز بعدشم رفتم تو استار باکس قهوه بگیرم اومد گفت قهوه بهش ندید تا بخوابه 🔪
+من فهمیدم چی شده
-چی شده
+عاشقت شده
-برو بابا دیوونه
+حالا ببین کی گفتم
دینگ دینگ
+باشه باشه نمیخواد زنک بزنی میام
+پرگل من میرم باز پاچه میگیرن
-فعلا
.
.
+اصلا ریدن تو حالم
-خب تو که اونا رو میشناسی ولشون کن
+هعی پرگل هی
قهوه هامونو آوردن و شروع کردیم به حرف زدن که ..
-ایششششش باز این پیداش شد 😐
+کیو میگی ؟
-همین مرتیکه ، پرهام پاکزاد
+پرهام پاکزاد کدوم خریع
-از بچه های دانشگاس
+چطور من نمیشناسم
-اخه بیشعور ما کلا یدونه کلاس با هم داریم چجوری میخوای ببینیش ، شانس گندم این تو همه کلاسام هست
+مشکلش چیه
-ازش خوشم نمیاد
•سلام پرگل خانم مختاری 😗
-درد بگیری
•چیزی فرمودید ؟
-نه خیر
•سلام
+سلام
•شما؟
-اخه به تو چه اصلا دوست دخترمه
•اخه پسر که نیستی
+😂😂😂😂😂
-پریا دهنتو میبندی
•پریا خانم ، پرهام هستم!
+خوشبختم ؛ بفرمایید بشینید
•وقت تونو نگیرم
+نه بابا
-اتقاقا میخوام بشینم
در کمال ناباوری نشست ، توی چشای پرگل پیامای خوبی برای من نبود ، از چشاش میخوندم قراره پارم کنه
بعد از حرف زدن با پرهام ، فهمیدم که پسر خوبیه ، ولی پرگل معلوم نیست چه بدی ای توش دیده
کم کم پرهام رفت
-یعنی پریا پارت میکنم
+وای پرگل ، این که خیلی بچه خوبی بود ..
-جون عمش
+مشکلت چیه
-خود شیرینه
+وا
-اونروز تکلیف ها رو اون داشت نگاه میکرد هیچکس نیاورده بود ولی زد آوردن ولی برا من زد نیاورده
+جر😂
-روز بعدشم رفتم تو استار باکس قهوه بگیرم اومد گفت قهوه بهش ندید تا بخوابه 🔪
+من فهمیدم چی شده
-چی شده
+عاشقت شده
-برو بابا دیوونه
+حالا ببین کی گفتم
دینگ دینگ
+باشه باشه نمیخواد زنک بزنی میام
+پرگل من میرم باز پاچه میگیرن
-فعلا
۱.۸k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.