تک پارتی (وقتی بد سرما خوردی)
#تک_پارتی
#لینو
_ چند دفعه باید بهت بگم که توی این هوای سرد بیرون نرو هااا.....آخه چند دفعه باید من تکرار کنم
همینطوری که داشت قر قر میزد...قاشقی از سوپ رو هم توی دهنت میزاره
_ آخه.....دختر....تو باید حتماً به حرف اون دوست زاقارتت گوش کنی؟
از این همه کیوتیش خندت گرفته بود
_ ها؟....چیه به کی میخندی ؟
سرفه ای کردی که قیافش از عصبی به نگران تبدیل شد
_ خ....خوبی عزیزم؟
بعد از اینکه سرفت تموم شد آروم و با لبخند سرتو تکون دادی
+ آره مینهو.....خوبم
مینهو بشقاب سوپ رو کنار گذاشت و چشماشو به تو داد
_ آخه.....یکم به فکر خودت هم باش
_ میدونی عزیزم.....من خیلی وقتا خونه نیستم....و...خوب تو باید بیشتر حواست رو به خودت بدی
آروم دستاشو به سمت صورتت آورد و نوازش کرد
_ وقتی میبینم حالت بده.....قلبم درد میگیره
دستشو توی دستات گرفتی و نوازش کردی
+ مینهویاا.....این فقط یک سرماخوردگی سادست.
دوباره قیافش رو عصبی میکنه
_ سادههه؟......یک بار دیگه بگی ساده خودم اینقدر بوست میکنم که از حرف پشیمون بشی
خندیدی و دستاتو به معنای تسلیم بالا بردی
+ باشه باشه دیگه نمیگم.......
قیافشو به طرز کیوتی ناراحت میکنه
_ یعنی خوشت نمیاد بوست کنم ؟
نگاه تو با تعجب بهش میدی
+ معلومه که.....دوست دارم بوسم کنی مینیییی...ولی آخه من مریضم
_ اهمیت نداره
روی تخت میاد و روت خیمه میزنه و آروم لباشو روی لبات میزاره و شروع میکنه به بوسیدنت.....بعد از چند ثانیه که نفس کم آوردی ازت جدا میشه
+ اگه.....مریض بشی چی ؟
لبخندی میزنه و پیشونیت رو میبوسه
_ هیچی.....اونوقت مجبور میشیم بگیم چان هیونگ بیاد ازمون مراقبت کنه
و بعد هر دو زدین زیر خنده که مینهو بغلت کرد و تا صبح توی بغل نرم و گرمش به خواب رفتی
#لینو
_ چند دفعه باید بهت بگم که توی این هوای سرد بیرون نرو هااا.....آخه چند دفعه باید من تکرار کنم
همینطوری که داشت قر قر میزد...قاشقی از سوپ رو هم توی دهنت میزاره
_ آخه.....دختر....تو باید حتماً به حرف اون دوست زاقارتت گوش کنی؟
از این همه کیوتیش خندت گرفته بود
_ ها؟....چیه به کی میخندی ؟
سرفه ای کردی که قیافش از عصبی به نگران تبدیل شد
_ خ....خوبی عزیزم؟
بعد از اینکه سرفت تموم شد آروم و با لبخند سرتو تکون دادی
+ آره مینهو.....خوبم
مینهو بشقاب سوپ رو کنار گذاشت و چشماشو به تو داد
_ آخه.....یکم به فکر خودت هم باش
_ میدونی عزیزم.....من خیلی وقتا خونه نیستم....و...خوب تو باید بیشتر حواست رو به خودت بدی
آروم دستاشو به سمت صورتت آورد و نوازش کرد
_ وقتی میبینم حالت بده.....قلبم درد میگیره
دستشو توی دستات گرفتی و نوازش کردی
+ مینهویاا.....این فقط یک سرماخوردگی سادست.
دوباره قیافش رو عصبی میکنه
_ سادههه؟......یک بار دیگه بگی ساده خودم اینقدر بوست میکنم که از حرف پشیمون بشی
خندیدی و دستاتو به معنای تسلیم بالا بردی
+ باشه باشه دیگه نمیگم.......
قیافشو به طرز کیوتی ناراحت میکنه
_ یعنی خوشت نمیاد بوست کنم ؟
نگاه تو با تعجب بهش میدی
+ معلومه که.....دوست دارم بوسم کنی مینیییی...ولی آخه من مریضم
_ اهمیت نداره
روی تخت میاد و روت خیمه میزنه و آروم لباشو روی لبات میزاره و شروع میکنه به بوسیدنت.....بعد از چند ثانیه که نفس کم آوردی ازت جدا میشه
+ اگه.....مریض بشی چی ؟
لبخندی میزنه و پیشونیت رو میبوسه
_ هیچی.....اونوقت مجبور میشیم بگیم چان هیونگ بیاد ازمون مراقبت کنه
و بعد هر دو زدین زیر خنده که مینهو بغلت کرد و تا صبح توی بغل نرم و گرمش به خواب رفتی
۲۵.۹k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.