★هایبرید شیطون من★
★هایبرید شیطون من★
پارت دو....
نفسشو هوفی بیرون داد و دستشو از و از لبه در ورداشت و پیشونیشو مالید. فقط دوروز همش دوروز باید جونگکوکو تحمل میکرد و وقتی کریس هیونگ برگرده میتونه به روال عادی زندگی ساکت و آروم و منظمش برگرده !
نفسشو کلافه بیرون داد و درو کامل باز کرد.
_فقط دو روز!
به وضوح درست شدن یه نیشخند پهن و شیطون روی صورت جونگکوک و تکون خوردن دمش از خوشحالی که به محض چرخیدن کریس از بین رفت رو دید و تمام سعیشو کرد که اخماشو توهم نده و جلوی هیونگش عادی رفتار کنه اما انگار توی اون ثانیه سخت ترین کار دنیا بنطر میومد و اون بدبخت ترین و ناتوان ترین آدم توی کره جنوبی و قاره آسیا بود که حتی توان مقابله با یه توله هایبرد شیطون و سرکش رو نداشت!
مرسی تهیونگ،جونگکوک بیا اینجا
بالاخره جونگکوک با قدمای تند جلو اومد و کنار کریس وایستاد و تهیونگ ناخودآگاه یه قدم به عقب رفت.
×بلههه مستر کریس، تهیونگی قبول کرد بیام پیشش هوم؟!!
به چهره به ظاهر بی خبر توله هایبردی که قرار بود برای دو روز کابوسش بشه نگاه انداخت و چشاشو چرخوند.
ادامه دارد...
پارت دو....
نفسشو هوفی بیرون داد و دستشو از و از لبه در ورداشت و پیشونیشو مالید. فقط دوروز همش دوروز باید جونگکوکو تحمل میکرد و وقتی کریس هیونگ برگرده میتونه به روال عادی زندگی ساکت و آروم و منظمش برگرده !
نفسشو کلافه بیرون داد و درو کامل باز کرد.
_فقط دو روز!
به وضوح درست شدن یه نیشخند پهن و شیطون روی صورت جونگکوک و تکون خوردن دمش از خوشحالی که به محض چرخیدن کریس از بین رفت رو دید و تمام سعیشو کرد که اخماشو توهم نده و جلوی هیونگش عادی رفتار کنه اما انگار توی اون ثانیه سخت ترین کار دنیا بنطر میومد و اون بدبخت ترین و ناتوان ترین آدم توی کره جنوبی و قاره آسیا بود که حتی توان مقابله با یه توله هایبرد شیطون و سرکش رو نداشت!
مرسی تهیونگ،جونگکوک بیا اینجا
بالاخره جونگکوک با قدمای تند جلو اومد و کنار کریس وایستاد و تهیونگ ناخودآگاه یه قدم به عقب رفت.
×بلههه مستر کریس، تهیونگی قبول کرد بیام پیشش هوم؟!!
به چهره به ظاهر بی خبر توله هایبردی که قرار بود برای دو روز کابوسش بشه نگاه انداخت و چشاشو چرخوند.
ادامه دارد...
۲.۵k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳