عشق خونین پارت ۱
ویو یونا :
امروز قرار بود با یونجون و سوهی سوهو و ا چند تا دیگه از دوستامون بریم جنگل
پاشدم رفتم حموم به دوش ۱۵ مینی گرفتم و اومدم بیرون. روتینم رو انجام دادمو رفتم یه لباسی انتخاب کردم عکسشو میزارم ساعت ۷ و نیم بود که یونجون آمد سراغم. راستش تنها کسی که بهش اعتماد دارم اونه؛ راستش رو بگم ازش خوشم میاد
یونجون:بپر بالا خوشگله
یونا:چشم مستر چوی..
راه افتادیم توی راه سکوتی بینمون بود. که من شکستمش.،،.،
یونا: اوپا بقیه کی میان؟
یونجون: اونا خودشون میرن.
یونا: اها
یونجون: ببین نمیدونم میدونی یا نه اما خب سوهو یه ذره هیز هست.پس وقتی رفتیم اونجا حواست باشه
یونا: چشم اوپا(با لبخند)
ویو یونجون وقتی لبخند میزنه دلم براش ضعف میرههه ای خداااا
پرش به ۱ ساعتو نیم بعد توی جنگل
سوهو : بچه ها بیاید جرعت حقیقت
بقیه: اوکی
افتاد به سوهو و سوهی
سوهو: جرعت یا حقیقت
سوهی حقیقت
سوهو:تو منو دوس داری؟
سوهی: چی دیوونه شدی!! معلومه که نه....
بطری رو چرخاندند افتاد به یونجون و یونا
یونا: جرعت یا حقیت
یونجون: حقیقت
یونا تاحالا شده از کسی خوشت بیاد و اگه اره اون کیه
یونجون: اره
بقیه: واقعاااا
یونا: (اینو که گفت ناراحت شدم) ولی دلمم میخاست بدونم کیه پس پرسیدم که اون کیه
یونجون: تویی
بقیه: چییییییییییی
یونا: چب
بونجون: پاشد رفت سمت ات که صدایی اون و سر جاش متوقف کرد.
پایان پارت ۱.....
امروز قرار بود با یونجون و سوهی سوهو و ا چند تا دیگه از دوستامون بریم جنگل
پاشدم رفتم حموم به دوش ۱۵ مینی گرفتم و اومدم بیرون. روتینم رو انجام دادمو رفتم یه لباسی انتخاب کردم عکسشو میزارم ساعت ۷ و نیم بود که یونجون آمد سراغم. راستش تنها کسی که بهش اعتماد دارم اونه؛ راستش رو بگم ازش خوشم میاد
یونجون:بپر بالا خوشگله
یونا:چشم مستر چوی..
راه افتادیم توی راه سکوتی بینمون بود. که من شکستمش.،،.،
یونا: اوپا بقیه کی میان؟
یونجون: اونا خودشون میرن.
یونا: اها
یونجون: ببین نمیدونم میدونی یا نه اما خب سوهو یه ذره هیز هست.پس وقتی رفتیم اونجا حواست باشه
یونا: چشم اوپا(با لبخند)
ویو یونجون وقتی لبخند میزنه دلم براش ضعف میرههه ای خداااا
پرش به ۱ ساعتو نیم بعد توی جنگل
سوهو : بچه ها بیاید جرعت حقیقت
بقیه: اوکی
افتاد به سوهو و سوهی
سوهو: جرعت یا حقیقت
سوهی حقیقت
سوهو:تو منو دوس داری؟
سوهی: چی دیوونه شدی!! معلومه که نه....
بطری رو چرخاندند افتاد به یونجون و یونا
یونا: جرعت یا حقیت
یونجون: حقیقت
یونا تاحالا شده از کسی خوشت بیاد و اگه اره اون کیه
یونجون: اره
بقیه: واقعاااا
یونا: (اینو که گفت ناراحت شدم) ولی دلمم میخاست بدونم کیه پس پرسیدم که اون کیه
یونجون: تویی
بقیه: چییییییییییی
یونا: چب
بونجون: پاشد رفت سمت ات که صدایی اون و سر جاش متوقف کرد.
پایان پارت ۱.....
۱.۱k
۱۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.