رابطه اجباری (پارت ۱۸)
همون لحظه دیدم کوک اومد خیلی خوشحال شدم پریدم بغلش
ویو کوک
بالاخره ا/ت رو پس گرفتم این دوروز به اندازه یک سال کذشت
ا/ت: کوک تهیونگ چی میشه
داشتم به حرفش فکی میکردم به این فکر میکردم که تهیونگ
در چه حاله و از اینجور چیزا
ویو تهیونگ از خواب بیدار شدم دیدم ا/ت نیست پاشدم رفتم
اتاق و کل امارتو گشتم نبود کوک برده بودتش شت
حالا چیکار کنم؟ چه جوری ا/ت رو پیدا کنم شت شت شت
ویو ا/ت
ا/ت: کوک (حالت خوابالود)
کوک: بله
ا/ت: بریم خونه (خوابالود)
کوک: باشه بیبی گرل
ا/ت: بیبی گرل؟
کوک: پس چی؟(پوز خند)
نامجون: بچه ها امروزو انجا بمونید فردا برید
کوک: ا/ت دوست داری؟
ا/ت: اره
(اها راستی بگم ا/ت بغل کوک بود)
کوک: نامجون یه اتاق میدی بریم بخوابیم؟
نامجون:(اشاره میکنه به یه اتاق)
کوک: اوکی
بغلش بودم و همون طوری بردمم تو اتاق و گزاشتمم رو تخت اومد بخوابه که.......
شرط گراشتن پارت بعد: ۱۶۰تایی بشبم ۱۵ لایک ۱۸ اکانت
ویو کوک
بالاخره ا/ت رو پس گرفتم این دوروز به اندازه یک سال کذشت
ا/ت: کوک تهیونگ چی میشه
داشتم به حرفش فکی میکردم به این فکر میکردم که تهیونگ
در چه حاله و از اینجور چیزا
ویو تهیونگ از خواب بیدار شدم دیدم ا/ت نیست پاشدم رفتم
اتاق و کل امارتو گشتم نبود کوک برده بودتش شت
حالا چیکار کنم؟ چه جوری ا/ت رو پیدا کنم شت شت شت
ویو ا/ت
ا/ت: کوک (حالت خوابالود)
کوک: بله
ا/ت: بریم خونه (خوابالود)
کوک: باشه بیبی گرل
ا/ت: بیبی گرل؟
کوک: پس چی؟(پوز خند)
نامجون: بچه ها امروزو انجا بمونید فردا برید
کوک: ا/ت دوست داری؟
ا/ت: اره
(اها راستی بگم ا/ت بغل کوک بود)
کوک: نامجون یه اتاق میدی بریم بخوابیم؟
نامجون:(اشاره میکنه به یه اتاق)
کوک: اوکی
بغلش بودم و همون طوری بردمم تو اتاق و گزاشتمم رو تخت اومد بخوابه که.......
شرط گراشتن پارت بعد: ۱۶۰تایی بشبم ۱۵ لایک ۱۸ اکانت
۱۹۳.۵k
۰۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.